السلام علیک یا ابا عبدالله
اسلام علیک یا ثارالله
نوشته های که بر سیاهی روی کاغذ سفید نقش می بند گوشه ای از هزاران خاطرات هرازان عاشق امام شهیدان است . ضمنا این سفرناهه کاستی هائی دارد که برغم اینکه نباید آورده شود و ما هم ملاحظات را نموده انشالله توشه ای باشد برای خودم
التماس دعا
يكشنبه
مورخه 22 /9 /82 پس از بررسی گذرنامه نفرات، مجوز ورود به خاک عراق را دادند، اما گذرنامه من و حسن به خاطر نداشتن مهر ورود به ايران در سفر دو سال پیش، با مشکل روبهرو شد که با كمك مأموران و البته کمی معطلی، به کاروان پیوستیم.
بـسـيـارى از حـوادث، در ارزيـابـى بـنيادين به ريشههاى كهنترى منتهى مىشود كه گاهى فـاصـله زمـانـى بـسـيـارى مـيـان آن دو وجـود دارد، گـاهـى عـلل و اسـبـاب واسـطـهاى و مـيـانـى مـتـعـدّدى آن دو را بـه هـم مـتـصـّل مـىسازد. اگر شناخت عميق و جريان شناسانه از حوادث باشد، هم بصيرت انسان را در تـحـليـل وقـايـع مىافزايد، هم از تكرار برخى وقايع تلخ در دورانهاى بعدى جلوگيرى مىكند.
حـادثـه عـاشـورا يـكـى از ايـنگـونـه جـريـانـات اسـت كـه ريـشـه آن بـه پـنـجـاه سـال قـبـل و بـه مـاجـراى غـصـب خـلافـت از خـانـدان پيامبر و بازيگرى با حاكميّت دينى و خلافت اسلامى باز مىگردد. آن جريان انحرافى كه در مساله رهبرى و خلافت پيش آمد، به تدريج جامعه را از سـرچـشـمـه زلال مـكـتب دور ساخت، دشمنان ديرين اسلام و پيامبر، كم كم قدرت يافتند و با اسـتـيـلا بـر سـرنـوشـت مـسلمين و حكومت، اهداف و نيّات شوم خود را تحقّق بخشيدند. اگر آن ستم نـخـسـتـين نبود و گستاخى فاحش نسبت به پيامبر و خاندان گرامى او انجام نمىگرفت، كار امّت پـيـامـبـر بـه آنـجـا نـمـىرسيد كه عزيزترين چهره امّت اسلامى و يادگار معصوم پيامبر را در كربلا به شهادت برسانند و پس از آن قتل عام خونين، خاندان پيامبر را به اسارت ببرند
چرا امام حسن صلح کرد یا چرا امام حسین صلح نکرد ؟ اصلا چرا ما درباره این دو امام بگوئیم ، قدری جلوتر برویم . چرا علی بن ابی طالب در زمان خلافت ابوبکر قیام نکرد ؟ چرا در زمان خلافت عمر قیام نکرد ؟ چرا در زمان خلافت عثمان قیام نکرد ولی بعد از عثمان که آمدند با او بیعت کردند ، محکم ایستاد ، در صورتی که از نظر علی بن ابی طالب همانطوری که ابوبکر غاصب بود معاویه هم غاصب بود . برای اینکه آنچه که در نظر اسلام اصالت دارد مطلب دیگری است و آن اینست که آن اقدامی که حفظ حوزه اسلام با او بشود ، بر هر اقدام دیگر
محدث نورى در كتاب "دارالسلام" از ثقة الدین حاج محمدعلى یزدى كه مرد فاضل صالحى در یزد بود حكایتى نقل میكند.
حاج محمدعلى دائما مشغول كارهاى آخرتى خود بود و شبها در مقبرهاى كه جماعتى از صلحا در آن مدفونند به سر میبرد این مقبره خارج شهر یزد بود كه به مزار معروف است .
همسایهاى داشت كه از كودكى با هم بودند و نزد یك معلم میرفتند تا آن كه بزرگ شدند و او شغل عشارى پیش گرفت. پس از آن كه مرد او را نزدیك همان جایى كه دوست صالح وى شبها در آن بیتوته مىكرد، دفن كردند.
السلام عَلیک یا ثاراللّه وابْنَ ثاره
امروزه بحمدالله هر کوى و برزن حسینیه دلها و کعبه جانها شده است، ترنم الهى و قدسى زیارت عاشورا از منزلها و مسجدها به گوش می رسد و بزمهاى عاشورا وعدهگاه عاشقان پاکباخته است.
عاشقان حسین ـ علیهالسلام ـ هر بامداد و شامگاه همچون امام غایبشان[1] اشک خون از دیدگان جارى می کنند. مگر نه که او ثاراللّه است و این گریه، گریه بر خون جارى در رگهاى دین و جوشیده از صحراى یقین نینواى حسینى ـ علیهالسلام ـ است؟!
ثاراللّه، پرچم سربداران یالثارات الحسین ـ علیهالسلام ـ[2] از طلوع شهادت آن حضرت تا پهنه ظهور دولت یار است.
پس از آنكه همه اصحاب و یاران با وفاى ابى عبدالله (علیه السلام) شربت شهادت نوشیدند و دیگر كسى از آنان باقى نماند نوبت افراد خاندان خود آن حضرت رسید. آنان تصمیم گرفتند در راه حفظ اسلام با افتخار و سربلندى تمام نیزهها و شمشیرها را به جان خود. پس از وداع و خداحافظى نخستین كسى كه قدم به میدان كارزار گذاشت ابوالحسن1 على اكبر2 فرزند رشید خود امام (علیه السلام) بود.
عمر شریف حضرت على اكبر (علیه السلام) در كربلا بیست و هفت سال بوده است، زیرا آن حضرت در یازدهم ماه شعبان سال سى و سوم هجرى متولد شده است. چون با قلم توانائى نمیتوان شخصیت او را ترسیم كرد و با هیچ زبان گویائى نمىتوان اوصاف عالیهاش را بیان نمود لذا بهتر آن است كه گفته شود: او آینه جمال پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و نشانگر خلق و خوى والاى رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و نمونه منطق رسا و شیواى نبى اعظم اسلام است. به همین جهت، شاعر رسول خدا، حسان بن ثابت دربارهاش فرموده است:
گاهی اوقات برای پاسخ به شبهاتمان عوض اینکه آنها را ریشهای حل کنیم، به این طرف و آن طرف میزنیم و عاقبت هم آرام نمیشویم؛ مثل دلاّکی که به جای اینکه تیغ کُندِ خودش را عوض کند، میگفت: «پول میدهم، نان میخرم و میخورم تا زور بیشتری بزنم!»
یکی از شبهاتی که درباره واقعه عاشورا مطرح میشود آن است که چرا شیعه پس از چهارده قرن که از این حادثه میگذرد، گریه و ماتم سرایی میکند؟ این نوشتار به قصد پاسخ ریشهای به این شبهه، سامان یافته است تا به خواست الهی، جوابی مستدل به این شبهه ارائه شود.
مقتل امام حسین علیه السلام
امام حسین(علیه السلام) فرزند امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) و بزرگ بانوی عالم، فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است. او در روز سوم یا پنجم ماه شعبان سال چهارم هجرت، بعد از امام حسن مجتبی در مدینه به دنیا آمد. در روایات فراوانی آمده است که آن حضرت از بطن مادر در شش ماهگی - چون یحیی بن زکریا(علیه السلام) - به دنیا آمد.(1) حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) هشت سال با جد خود و سی و هشت سال همراه با پدر و چهل و هشت سال با برادرش امام مجتبی(علیه السلام) و ده سال پس از امام مجتبی(علیه السلام) زندگی کرده است. شهادت سومین امام ما در سال 61 هجری اتفاق افتاده است. بنابراین عمر شریف ایشان 57 سال و چهار ماه و 25 روز خواهد بود.(2)