تعریف وکالت
وکالت سپردن انجام کارهای خود به دیگران است. البته حتماً لازم نیست که در وکالت مبلغی به عنوان حق وکالت پرداخت شود، اما وکیل میتواند برای انجام مورد وکالت از مُوکّل (کسی که وکیل گرفته) مزد بخواهد یا آن کار را مجانی انجام دهد.
وکالت یک عقد «جایز» است؛ به این معنا که مُوکّل هر وقت بخواهد میتواند وکیل را از وکالت عزل کند و وکیل هم میتواند در موقع دلخواهش از وکالت کناره گیری کند.
بنابراین اگر عقد وکالت به تنهایی واقع شود، هر چند نام بلا عزل هم بر آن بگذارند، اما در واقع همیشه قابل بر هم زدن است.
البته اگر وکالت در ضمن یک عقد لازم دیگر مثل خرید و فروش، شرط شده باشد، حکم عقد لازم را دارد و نمیتوان آن را به هم زد. این بخش نیاز به توضیح بیشتر دارد که تقدیم میشود.
چگونه وکالتی بلا عزل داشته باشیم؟
برای این که عقد وکالت را «لازم» کرده باشیم تا طرفین حق برهم زدن آن را نداشته باشند باید آن را در ضمن یک عقد لازم دیگر شرط کرد. خرید و فروش از جمله عقدهای لازم است. پس اگر جنسی خرید و فروش میشود، فروشنده یا خریدار میتوانند فروش را یا خرید را به این شرط انجام دهند که یکی از آنها در فلان کار، وکیل دیگری باشد، در این صورت آن عقد وکالت لازم میشود و طرفین نمیتوانند آن را فسخ کنند.
برای مثال فروشنده بگوید به این شرط این جنس را میفروشم که خودم وکیل در فلان کار باشم یا تو وکیل من در فلان کار باشی. همین طور خریدار میتواند بگوید به این شرط جنس را میخرم که وکیل تو باشم در فلان کار یا تو وکیل من در فلان کار باشی. (این مطلب در مورد وکالتهای بلا عزل مهم است که در ادامه خواهد آمد)
نکته: وکیل شدن مختص مردان نیست و زنان هم میتوانند از طرف مردان یا زنان برای انجام هر کار مشروعی وکیل شوند. چنانکه میتوانند برای طلاق دادن خودشان از طرف همسرشان یا وکیل گرفتن برای طلاق خودش از همسر وکالت بپذیرند. (چنانکه در اسناد ازدواج نوشته میشود)
شرایط عقد وکالت
برای عقد وکالت، صیغه لازم نیست و اگر بخواهند صیغه بخوانند – به هر زبان – مُوکّل میگوید که تو را وکیل در فلان کار کردم و وکیل هم میگوید که قبول کردم.
البته اگر مُوکّل بدون کلام هم به نحوی بفهماند که کسی را وکیل کرده اشکالی ندارد، مثلاً جنس را برای فروختن در اختیار وکیل قرار دهد.
وکالت باید از لحظهای که مُوکّل، اراده وکیل قرار دادنِ کسی را میکند آغاز شود، هر چند مثلاً انجام مورد وکالت (مثل خرید یا فروش) در زمان دیگر باشد.
بنابراین مُوکّل نمیتواند چند روز قبل از روز جمعه بگوید که فلانی از جمعه آینده وکیل من است بلکه باید بگوید از هم اکنون وکیل من است که جمعه آینده فلان کار را انجام دهد. (در اصطلاح فقهی به این شرط منجّز بودن عقد میگویند)
اثر وکالت
از لحاظ شرعی هر کاری که وکیل در محدوده وکالت انجام دهد، مثل آن است که مُوکّل انجام داده و مسئولیت آن کار به عهده مُوکّل است؛ البته اگر وکیل کاری بیشتر یا کمتر از محدوده وکالتش انجام دهد مسئولیتش به عهده خود وکیل است و چیزی متوجه مُوکّل نمیشود.
برای مثال جنسی که وکیل به نیت خریداری از طرف مُوکّلش میخرد، شرعاً داخل در اموال مُوکّل میشود و در واقع مُوکّل بدهکار فروشنده میشود.
محدوده وکالت
به غیر از چند مورد استثنایی، انسان میتواند انجام هر یک از کارهایی را که مربوط به اوست، به عهده وکیلش بگذارد. مثلاً میتواند برای خرید کالا یا خدمات، فروش اموال خود، تحویل دادن اموال فروخته شده، تحویل گرفتن اموال خریداری شده، خواندن صیغه عقد یا صیغه طلاق، انجام کارهای اداری و یا دفاع از حقوق خود در دادگاهها وکیل بگیرد.
البته باید کار مربوط به مُوکّل باشد و نمیتوان برای انجام کاری که به انسان مربوط نیست، وکیل گرفت.
برخی از موارد استثنایی که نمیتوان برای آن وکیل گرفت شامل نذر کردن، عهد شرعی، قسم خوردن، اقرار و شهادت در دادگاه و … است.
وکالت در حرام
وکالت در کار حرام، باطل و مزد گرفتن برای آن هم حرام است. مثلاً وکالت در خرید و فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی و هر مورد اینچنینی.
همچنین وکالت برای دفاع از کسی در دادگاه، با علم به اینکه مُوکّل صاحب حق نیست یا ظالم است، حرام و باطل است و مزد آن هم حرام است.
بنابراین اگر وکلای دادگستری به هر وسیله ای مثل اقرار مُوکّل در خارج از دادگاه یا با توجه به شواهد مسئله بدانند که مُوکّل آنها گناهکار است، نباید از او دفاعِ ناحق کنند، چون دفاعِ ناحق از او در واقع به ضایع کردن حق طرف مقابل منجر میشود.
البته اگر گمان یا ظنّ به بر حق بودن مُوکّل دارند، قبول وکالت اشکالی ندارد.
شرایط وکیل و مُوکّل
وکیل و مُوکّل باید بالغ، عاقل، رشید (تشخیص دهنده منفعت و ضرر) باشند و در وکیل شدن و یا وکیل گرفتن اختیار داشته باشند.
همچنین اگر مُوکّل برای امور مالی وکیل گرفته باشد، نباید ورشکسته یا غیر رشید باشد. (غیر رشید یا سَفیه کسی است که مصلحت اقتصادی خود را تشخیص نمیدهد)
نکته: کسی که برای حج یا عمره احرام بسته، قبل از پایان احرام نمیتواند برای خواندن صیغه ازدواج دائم یا موقت، وکیل شود.
عزل وکیل
هر مُوکّلی میتواند هر زمان که خواست وکیل خود را عزل کند، یعنی اختیار انجام مورد وکالت را از او بگیرد. (البته گمان نشود که اگر مُوکّل شخصی را در انجام کاری وکیل کرد دیگر خودش اجازه انجام آن را ندارد، بلکه اجازه انجام کار برای همیشه با اوست).
البته عزل شدن وکیل از لحظهای آغاز میشود که خبر عزل شدنش به طریقی به او برسد و قبل از خبر دارد شدن میتواند آن کار را از طرف مُوکّلش انجام دهد. مثلاً اگر کسی وکیل خود را روز جمعه عزل کند اما روز دوشنبه به او اطلاع دهد، کارهای وکیل تا روز دوشنبه از طرف مُوکّل صحیح است. مثلاً اگر وکیل روز یکشنبه جنسی برای مُوکّل خریداری کند صحیح است و مُوکّل باید قیمت جنس را به فروشنده بدهد. اما اگر بعد از خبر دار شدن از عزل شدنش اقدام به خریداری کند، چیزی بر عهده مُوکّل نیست.
باطل شدن وکالت با مرگ یا دیوانگی طرفین
با مرگ یا دیوانه شدن هر یک از وکیل یا مُوکّل، عقد وکالت خود به خود باطل میشود.
بنابراین ورثه مُوکّل نمیتوانند خود را وارث عقد وکالت بدانند و همچنین ورثه وکیل هم هیچ وکالتی از سوی مُوکّلِ میّت ندارند و به عبارت دیگر، عقد وکالت فقط و فقط بین وکیل و مُوکّل است و تحت هیچ شرایطی به دیگری انتقال نمییابد.
بیهوشی مُوکّل به نظر برخی از مراجع باعث بطلان وکالت میشود ولی برخی هم بیهوش شدن مُوکّل را باعث باطل شدن عقد وکالت نمیدانند.
البته از بین رفتن مورد وکالت هم باعث بهم خوردن وکالت میشود. مثلاً اگر کسی وکیل باشد که ماشین کسی را بفروشد، و قبل از فروش، ماشین دزدیده شود یا به علتی از بین برود، وکالت در مورد آن ماشین هم باطل میشود.
وکالت بلا عزل
نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد در مورد وکالت بلا عزل است.
چنانکه دانستیم، عقد وکالت با مرگ وکیل یا مُوکّل باطل میشود، بنابراین آنچه به عنوان وکالت بلا عزل خوانده میشود بعد از مرگ مُوکّل بی ارزش است.
پس اگر برای تغییر سند منزل یا هر شیء دیگر وکالت بلا عزل تنظیم شده فقط تا زمان مرگ مُوکّل معتبر است و بعد از مرگ او اعتبار خود را از دست میدهد و به همین علت بهتر است کار انتقال رسمی ملک (با استفاده از وکالت بلا عزل) در اسرع وقت انجام شود تا زمینه اختلافات بعدی بین وکیل و ورثه مُوکّل از بین برود.
نکته مهم دیگر: اگر عقد وکالت در ضمن عقد لازم دیگری بسته نشود (چنانچه قبلاً توضیح داده شد) همیشه قابل فسخ است و نوشتن یا گفتن کلمه بلا عزل مانع عزل شدن وکیل از سوی مُوکّل نیست.
تعهدات وکیل
اگر وکیل مقداری از اموال مُوکّل را در اختیار دارد باید در حفظ و نگهداری آن کوشا باشد؛ و اگر در اثر زیاده روی یا کم توجهی به آن اموال، ضرری به آنها وارد شود وکیل ضامن آنهاست. اما اگر بدون زیاده روی یا کم توجهی و با وجود دقت لازم و کافی، ضرری به اموال وارد آید، وکیل مقصّر نیست.
اختلافات وکیل و مُوکّل
اگر اموال مُوکّل در دست وکیل تلف شود، و وکیل ادعا کند که کوتاهی یا زیاده روی در نگهداری آنها نکرده، قول او (وکیل) قبول میشود، مگر اینکه مُوکّل از طریق دیگری تقصیر داشتن وکیل را ثابت کند.
اگر کسی بگوید فلانی مرا برای کاری وکیل کرده ولی طرف بگوید که من او را وکیل نکردهام، ادعای کسی که میگوید کسی را وکیل نکرده است قبول میشود.
همچنین اگر کسی بگوید فلانی را وکیل کردهام، ولی طرف بگوید که مرا وکیل نکرده، ادعای کسی که میگوید فلانی مرا وکیل نکرده است، قبول میشود.
توصیه
- با توجه به مطالبی که در مورد وکالت بلا عزل گفته شد، بهتر است قبل از قرارداد وکالت بلا عزل در مورد آن با کسی که به مسائل حقوقی آگاهی دارد مشورت کرد تا زیانی وارد نیاید.
- وکیل یا وکلا و محدوده اختیارات آنها باید کاملاً مشخص شده باشد، تا از اختلافات بعدی جلوگیری به عمل آید.
- بهتر است عقد وکالت در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شود تا اولاً مورد استناد قانونی در دادگاهها باشد و ثانیاً تحت نظارت سردفتران آگاه به مسائل حقوقی تنظیم شود. در صورت عدم دسترسی به دفاتر اسناد، خوب است نوشتهای بین طرفین تنظیم شود و حداقل دو شاهد عادل هم آن را امضا کنند یا عقد شفاهی را در حضور حداقل دو شاهد عادل انجام دهند.
نویسنده : حجتالاسلام مرتضی کیوانی
نظر خود را اضافه کنید.