آيت اللّه‏ سيد حسين آيت اللهى

السلام عليكم يا اهل بيت النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائكة و مهبط الوحى و معدن الرحمة و خزان العلم و منتهى الحلم

زيارت جامعه كبيره، يكى از زيارتهاى معروف و پرمحتوا است كه در آن فضائل و كمالات اهل‏بيت پيامبر و ائمه معصومين عليهم‏السلام مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. مطالعه و دقت در فقرات اين زيارت موجب معرفت و شناخت هر چه صحيح‏تر و بيشترِ امامان بزرگوار شيعه مى‏گردد.


از آنجا كه درجه و كيفيت ايمان آدمى، به مقدار معرفت او نسبت به خدا، رسول و اهل‏بيت عليهم‏السلام بستگى دارد، بر همه مسلمانان بويژه شيعيان لازم است بيش از پيش با كمالات خاندان وحى آشنا شوند. براى اين منظور بهترين منبع، همين زيارت شريف «جامعه كبيره» مى‏باشد.

در آغاز براى آنكه روشن شود عمل و عبادت بدون معرفت، ارزش چندانى ندارد و از آن نتيجه مطلوب حاصل نمى‏شود، از كتاب شريف اصول كافى روايتى را مى‏آوريم.

على‏بى محمدبن‏عبداللّه‏ از ابراهيم بن اسحاق از محمد بن سليمان ديلمى و او از پدرش نقل مى‏كند كه :به امام صادق عليه‏السلام عرض كردم: فلانى در عبادت، ديانت و فضيلت چنين و چنان است.

فرمود: عقلش چگونه است؟

گفتم: نمى‏دانم.

فرمود: پاداش به اندازه عقل است. همانا مردى از بنى‏اسرائيل در يكى از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود عبادت خدا مى‏كرد، يكى از فرشتگان از آنجا گذشت و عرض كرد: پروردگارا! مقدار پاداش اين بنده‏ات را به من بنما. خداوند به او نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد. خدا به او وحى كرد: همراه او باش.

پس آن فرشته به صورت انسانى نزد او آمد. عابد گفت: تو كيستى؟

گفت مردى عابدم، چون از مقام و عبادت تودر اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم. پس آن روز را با او بود، چون صبح شد فرشته به او گفت: جاى پاكيزه‏اى دارى، فقط براى عبادت خوب است.

عابد گفت: اينجا يك عيب دارد.

فرشته گفت: چه عيبى؟

عابد گفت: خداى ما چهارپائى ندارد؛ اگر او خرى مى‏داشت در اينجا مى‏چرانيدمش، براستى اين علفها از بين مى‏رود!

فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد!

عابد گفت: اگر خرى مى‏داشت چنين علفى تباه نمى‏شد.

پس خدا به فرشته وحى كرد: همانا او را به اندازه عقلش پاداش ميدهم (1).(يعنى حالِ اين عابد مانند مستضعفين (فكرى) و كودكان است كه چون سخنش از روى ساده‏دلى وضعف خرد است مشرك و كافر نيست ليكن عبادت هم پاداش عبادت عالِمِ خداشناس را ندارد).

بنابر اين ارزش عبادت هركس به اندازه معرفت اوست. كسى كه معرفت ندارد، هر چند خود را براى عبادت به زحمت و مشقت بياندازد ارزشى ندارد، و به همين دليل است كه در قرآن كريم و اخبار وروايات اهل بيت عليهم‏السلام بر بالا رفتن معرفت و شناخت، تاكيد فراوان شده است. البته اين عملى پرزحمت است از اين رو متاسفانه در روزگار ما و شايد قبلا نيز بدان توجه كافى نگرديده و گويندگان و نويسندگان نخواسته‏اند زحمت تحقيق را بر خود هموار كنند و سيماى درخشان و شئون بالا و والاى اهل بيت عليهم‏السلام را از لابلاى كتب حديث بيرون آورده، به مردم ارائه دهند، و به قول شهيد بزرگوار مطهرى، بيشتر به «بكن» و «نكن» پرداخته‏ايم(2). البته اين نوع سخن گفتن كار آسانى است. كتابهاى شهيد مطهرى از كتابهايى است كه معرفت را بالا مى‏برد و بهمين دليل هم مورد تأئيد حضرت امام خمينى رضوان اللّه‏ قرار گرفته است و اصرار دارند كه همگان بويژه جوانان همه آثار مطهرى را مطالعه كنند.

يك سلسله روايات داريم كه در آنها شناخت و معرفت به ائمه اطهار عليهم‏السلام در حقيقت به منزله شناخت خداوند متعال معرفى شده است. در همين زيارت جامعه كبيره ميخوانيم: «من عرفكم فقد عرف اللّه‏»(3) هر كس شما را شناخت در واقع خدا را شناخته است.

نبايد فراموش كرد كه شناخت و معرفت هر كس به اندازه سعه وجودى خود اوست و هيچكس نمى‏تواند آنگونه كه شايد و بايد خداوند را بشناسد.

بديهى است مقصود از شناخت امامان معصوم عليهم‏السلام شناخت شناسنامه‏اى آنان نيست بلكه شناخت كمالات و شئونات و عظمت آن بزرگواران مورد نظر و دستور است، در روايت : «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة الجاهلية»(4) نيز به همين نوع معرفت اشاره گرديده است.

در اين عصر و زمان كه مساله ولايت و امامت، دشمنان فراوانى يافته است - هر چند در گذشته نيز حاكمان ستمگر با اين ركن مهم اسلامى به سختى مبارزه مى‏كرده‏اند - وظيفه ما اين است كه در مقابل اين تهاجم ناجوانمردانه دشمنان اسلام ايستادگى و مقاومت كنيم و مقام و جايگاه رفيع اهل‏بيت رسول اللّه‏ را براى همگان تبيين نماييم. امروزه يكى از دشمنان سر سخت شيعه حزب ننگين وهابيّت است. وهابيت از همان آغاز تاسيس، برنامه خود را بر انهدام آثار و مواريث شيعه قرار داده و با تمام توان و هزينه فراوان عليه امامت و خلافت اهل‏بيت تبليغ مى‏كند. اين خط فكرى كه حدود يك قرن است پاگرفته و هدف و اساسنامه‏اش، مخالفت با تشيع علوى و مكتب اهل‏بيت است، به تحريك دولت انگلستان تاسيس شد. شخصى به نام «محمدبن‏عبدالوهاب» كه بنيانگذار اين حزب بود عده‏اى از اشرار را دور خود جمع كرده، به قتل و غارت اموال مخالفين خود فتوا داد. طرفداران او عده زيادى از مسلمان شيعه و سنّى را به قتل رسانده، خانه‏هاى آنان را ويران و اموالشان را غارت نمودند.

آنان قصد داشتند مرقد شريف رسول خدا را نيز همانند بُقاع متبركه چهار امام معصومِ مدفون در بقيع تخريب كنند، اما فشار افكار عمومى تاكنون به آنان اجازه اين كار را نداده است.

حدود سال 1220 ه.ق وقتى بسيارى از مردم به مناسبت عيد غدير از كربلا به نجف اشرف رفته بودند، وهابيها به شهر كربلا حمله كردند و نزديك به پنج هزار شيعه را قتل عام كرده، به صحن مقدس امام حسين عليه‏السلام نيز هجوم بردند و پانصد نفر را در خود صحن و پنجاه نفر را داخل حرم به شهادت رسانيدند و صندوق قبر مطهر را بركنده و آتش زدند. آرى، همان آتشى كه درب خانه زهراى مرضيه عليهاالسلام را سوزاند و در كربلاى سال 60 ه.ق خيمه‏هاى اهل بيت امام حسين عليه‏السلام را آتش زد در اين زمان ضريح و صندوق مزار ابى‏عبداللّه‏ را به آتش كشيد.

آنان قصد داشتند همين معامله را با قبر امام اميرالمومنين در نجف بكنند اما با حكم مرحوم «كاشف الغطاء» اعلى‏اللّه‏مقامه و بسيج عمومىِ مردم به اين هدف شوم خود نرسيدند.

تشكيل وهابيت، با تحريك و توطئه استعمار انگليس بود، آنها همزمان با تشكيل اين گروه گمراه در منطقه عربستان، در ايران نيز فرقه گمراه ديگرى به نام بهائيت بوجود آوردند ودر مناطق ديگر اسلامى نيز فرقه‏هاى مختلف بوجود آوردند تا جمعيت مسلمانان را پراكنده كنند و آنان را از معارف صحيح كتاب و سنّت باز دارند.

براى نمونه همين جمود فكرى كه وهابيت بدان مبتلاست و ديگران را نيز بدان تشويق مى‏كند ـ از هر گونه اقدام و حركت مسلمانان عليه ستمگران و دشمنان اسلام جلوگيرى ميكند ـ آنها مى‏خواستند اسم اين فرقه گمراه را آئين محمدى (با توجه به اسم محمد بن عبدالوهاب) بگذارند تا با آئين حضرت خاتم‏الانبيا صلوات اللّه‏ عليه وآله اشتباه بشود، اما به لطف خدا به مسلك وهابى مشهور شد.

البته سنّى‏هاى غير وهابى اينگونه عقايدى ندارند، آنان با اهل‏بيت عداوت و دشمنى ندارند، و شيعيان با آنان برادرانه و در كنار هم زندگى كرده‏اند. اما بايد هوشيار بود كه وهابيت در ايران نيز كار مى كند. پول خرج ميكند، عليه شيعه و نظام جمهورى اسلامى كتاب و جزوه منتشر مى‏كنند.

در كتابهاى ايشان صريحا شيعه را كافر معرفى مى‏كنند و تهمت مى‏زنند كه شيعيان قرآن ديگرى غير از قرآن مشهورى كه در دست مسلمانان است، دارند. هر كس اهل تحقيق است، بايد در ايران و ديگر مناطق شيعه‏نشين تحقيق كند، تا متوجه شود كه قرآن مورد قبول و استفاده شيعيان دقيقا همان قرآنِ در دستِ ديگر مسلمانان است، و حتى يك حرف هم تفاوت ندارد.

انتشار اينگونه كتابها در كشور ما جز ايجاد اختلاف نتيجه‏اى ندارد. آيا سزاوار است در مقابله اينگونه انديشه‏هاى خطرناك، آن هم با در دست داشتن اين همه سرمايه گرانقدر در معرفى امامان شيعه، كه جامعه كبيره يكى از آنهاست، دست بر روى دست گذارده هيچ اقدامى نكنيم و بگذاريم اين گنجهاى گرانبها در لابلاى كتابها بماند؟!

در اين جا به چند حديث تبرك مى‏جوئيم:

حديث اول

ابو حمزه ثمالى (5)مى‏گويد : امام باقر عليه‏السلام فرمود :

انما يعبد اللّه‏ من يعرف اللّه‏، فاما من لا يعرف اللّه‏ فانما يعبده هكذا ضلالا". قلت : جعلت فداك! فما معرفة اللّه‏؟ قال : تصديق اللّه‏ عزوجل و تصديق رسوله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و موالاة على عليه‏السلام و الائتمام به وبائمة الهدى عليهم‏السلام و البراة الى اللّه‏ عزوجل من عدوهم، هكذا يعرف اللّه‏ عزوجل"(6)

(همانا خدا را كسى پرستد كه او را بشناسد، و اما كسى كه خدا را نشناسد او را اين گونه (مانند عامه مردم) گمراهانه مى‏پرستد. عرض كردم: قربانت گردم، معرفت خدا چيست؟ فرمود: باور داشتنِ خداى عزوجل و باور داشتنِ پيغمبرش و دوست داشتن على و پيروى از او و از ائمه هدى و بيزارى جستن به خداى عزوجل از دشمنان ايشان. اين چنين شناخته ميشود خداى عزّوجّل).

مقصود از عامه مردم در اين روايت، عامه مردم مكه و مدينه مى‏باشد كه خداوند را با چه وضعى عبادت مى‏كردند. موالات امام على عليه‏السلام نيز به معنى سرپرست و ولىّ دانستن آن بزرگوار و اقتدا به ائمه‏اطهار است. يعنى معرفت خدا، پيروى از همه ائمه از اميرالمؤمنين عليه‏السلام تا حضرت مهدى عجل اللّه‏ فرجه است. در پايانِ روايت شرط ديگر معرفت خداوند را بيزارى از دشمنان رسول‏اللّه‏ و اهل‏بيت معرفى كرده‏اند. همانگونه كه در زيارت عاشوراى اباعبداللّه‏ الحسين عليه‏السلام نيز آمده، بايستى از دشمنان اهل بيت بيزارى جست، زيرا انسان نمى‏تواند با يك قلب هم خدا را بپرستد و هم بت را .

حديث دوم

امام باقر يا امام صادق عليه‏السلام (7) فرمود:

لا يكون العبد مومنا حتى يعرف اللّه‏ و رسوله و الائمة كلهم و امام زمانه و يرد اليه و يسلّم له، ثم قال: كيف يعرف الاخر و هو يجهل الاول (8)

(بنده خدا مومن نباشد تا آنكه خدا و رسولش و همه ائمه و امام زمانش را بشناسد ودر امورش به امام زمانش رجوع كند و تسليمش باشد. سپس فرمود: چگونه ممكن است كسى امام آخر را (كه امام زمان اوست) بشناسد و امام اول را نشناسد ـ از اين جهت معرفت همه ائمه در ايمان شرط شد كه طريق شناخت همه امامان يكى است و امام لاحق به نص امام سابق شناخته مى‏گرددـ).

بنابراين اگر انسان ائمه عليه‏السلام را نشناسد مومن نيست و عبادتش تماما باطل است. مومن بايد امام زمان خود را بشناسد و كارها را بسوى او برگرداند و به او مراجعه كند. در اين زمان، امام عصر عجل اللّه‏ فرجه براى دوران غيبت فقهاى جامع الشرايط را معين فرموده است : «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواة حديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجة اللّه‏ عليهم»(9)

همين شناخت صحيح از امام است كه در اين زمان ما را به شناخت ولىّ‏فقيه و امام عادل راهنمايى مى‏كند، و براى اينكه آدمى در دام دشمنان اسلام و منافقين نيفتد اين شناخت لازم و ضرورى است.

نكته ديگر آنكه اعتقاد و ايمان به همه ائمه شرط ايمان است و به هيچ وجه پذيرفته نيست كسى به يكى از آن بزرگواران جاهل باشد. نميتوان گفت من به امام زمان عجل‏اللّه‏فرجه عشق مى‏ورزم اما اميرالمومنين را به فراموشى بسپارد. خود امام عصر عجل‏اللّه‏فرجه نيز يازده امام دارد. آن بزرگوار نيز اميرالمومنين على عليه‏السلام را امام اول خود مى‏داند.

حديث سوم

زراره نقل مى‏كند : به امام باقر عليه‏السلام عرض كردم : آيا معرفت امام از شما خاندان، بر تمام خلق واجب است؟ فرمود: ان اللّه‏ عزوجل بعث محمدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله الى الناس اجمعين رسولاً و حجة اللّه‏ على جميع خلقه فى ارضه، فمن آمن باللّه‏ و بِمحمد رسول‏اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و اتّبعه و صدّقه فان معرفة الامام منا واجبة عليه و . . . (10)

(خداى عزوجل محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را بر تمام مردم به عنوان رسول و حجت خدا بر همه خلقش در روى زمين مبعوث فرمود. پس هر كه به خدا ايمان آورد و به محمد رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ايمان آورد و پيرويش كند و تصديقش نمايد، پس معرفت امام از خانواده ما بر او واجب است . ..).

هر چند نمى‏توانيم به كُنه وجودى آن بزرگواران پى ببريم، ولى اين حقيقت نبايد مانع شود كه براى معرفت آنان به كلى دست از تلاش برداريم.

وجه تسميه زيارت جامعه كبيره

يكى از اصحاب (11) امام هادى عليه‏السلام از آن حضرت تقاضا كرد، كلمات فصيحه و بلغيه‏اى را بر او املاء فرمايد كه بتواند بوسيله آنها همه ائمه را زيارت كند. امام هادى عليه‏السلام در پاسخ به اين درخواست، زيارت جامعه كبيره را تعليم داد و آن صحابى يادداشت كرد.

اين زيارت را بدان دليل «جامعه» ناميده‏اند كه:

الف ) جامع يك سلسله كلمات فصيح و بليغ در كمالات و مناقب ائمه اطهار است.

ب ) با اين زيارت همه ائمه را مى‏توان زيارت كرد.

در اهميت اين زيارت همين بس كه على الظاهر شخصى كه خدمت امام عصر، عجل اللّه‏ فرجه تشرف يافته بود نقل مى‏كند حضرت فرمود: جامعه، جامعه، جامعه(9).

علامه مجلسى اول كه اين زيارت را شرح داده مى‏گويد: چند سالى كه در عتبات عراق مشرف بودم، ائمه معصومين عليهم‏السلام را جز با «جامعه كبيره» زيارت نكردم.

پانوشتها:

1- اصول كافى ، ج 1 ص 12.

2 - ده گفتار، استاد مطهرى، ص 228.

3 – آن مرحوم (آيت اللّه‏ آيت اللهى) عبارت را نقل به معنى كرده‏اند، اصل عبارت، آنگونه كه محدث قمى در مفاتيح آورده اين است: الذين من عرفهم فقد عرف اللّه‏ و من جهلهم فقد جهل اللّه‏.

4 - بحار الانوار، ج 51، ص 160.

5- ابوحمزه ثمالى : ثابت بن دينار، محدث از تابعين بود، از اصحاب امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام كاظم عليه‏السلام محسوب مى‏گردد، و از اين چهار امام معصوم روايت نقل كرده است. پدرش، دينار، از اصحاب امام اميرالمومنين عليه‏السلام بود. دعاى معروف ابوحمزه ثمالى كه در شبهاى قدرِ ماه رمضان خوانده مى‏شود، از امام سجاد عليه‏السلام است كه ايشان نقل كرده‏اند. وى به سال 150ق وفات يافت.

6 - اصول كافى، ج 1، ص 254.

7 - تريديد از راوى حديث است، چون راوى از اصحاب هر دو امام عليهماالسلام بوده، فراموش كرده اين حديث را از كداميك شنيده است.

لايكون العبد مومنا حتى يعرف اللّه‏ و رسوله و الائمة كلهم و امام زمانه ويرد اليه و يسلم له، ثم قال: كيف يعرف الاخر و هو يجهل الاول

8 - اصول كافى ، ج 1، ص 255.

9 - بحار الانوار، ج53 ،ص 181.

10 - بحار الانوار، ج 53، ص 255.

11 - اين زيارت شريفه را مرحوم صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه «ج2، ص 609» با يك سند، ودر عيون اخبارالرضا عليه‏السلام به سند ديگرى نقل كرده است. سند زيارت در من لا يحضره الفقيه اين است :

روى محمد بن اسماعيل البرمكى، قال : حدثنا موسى بن عبداللّه‏ النخعى: قال : قلت لعلى بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب.

و طريق مرحوم صدوق به محمد بن اسماعيل برمكى، سه نفر از مشايخ او به نامهاى : على بن احمد بن دقاق - محمدبن‏احمد السنانى - حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام المكتب مى‏باشد.

اين مشايخ مورد اعتماد مرحوم صدوق بوده‏اند و وى در همه كتابهايش به آنها اعتماد كرده است. خود محمد بن اسماعيل برمكى نيز مورد توثيق نجاشى مى‏باشد. بنابر اين، طريق مرحوم صدوق به محمد بن اسماعيل برمكى صحيح يا حسن است. از سوى ديگر، موسى بن عبداللّه‏ نخعى گر چه رجاليون مدح يا قدحى در مورد او ذكر نكرده‏اند، اما روايت كردن اين زيارت كه كاملترين زيارت ماثور از اهل بيت عليهم‏السلام است، به ما مى‏فهماند كه موسى بن عبداللّه‏ نخعى از رجال مخلص نسبت به اهل بيت عليه‏السلام بلكه از اصحاب سرّ آنها بوده است. بنابر اين سند زيارت جامعه كبيره، به اصطلاح اهل حديث، حسن كالصحيح مى‏باشد.

اين زيارت شريفه را مرحوم شيخ صدوق اعلى اللّه‏ مقامه در كتاب ارزشمند خود، من لا يحضره الفقيه، از محمد بن اسماعيل برمكى از موسى بن عبداللّه‏ نخعى از امام دهم، على بن محمد الهادى النقى عليه‏السلام نقل نمود است. در مورد اعتبار اين زيارت از نظر سند، همين مقدار كفايت مى‏كند كه در يكى از كتب اربعه شيعه نقل شده است، و خود شيخ صدوق در خصوص روايات كتاب فوق فرموده است: «در اين كتاب مثل مصنفين ديگر بنا ندارم هر چه را شنيده‏ام نقل كنم، بلكه تنها، رواياتى را نقل خواهم كرد كه بر اساس آنها فتوى داده، به صحت آن حكم كرده باشم، و آن روايات را ميان خود و خداى تعالى حجت بدانم».

علاوه بر اين، چنانچه ذكر كرديم، محققان علم حديث، سند زيارت جامعه كبيره را صحيح يا حسن شمرده‏اند. (رك : من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 609، چاپ جامعه مدرسين حوزه علميه قم، يادداشت مصحّح).

12 - رك : حكايت سيد رشتى، در مفاتيح الجنان، ص 1013.

منبع: شمس ولايت

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام