ای خیال اجتناب ناپذیر
از قبیله کدام سبز جامهاى
کهآفتاب
زائر نگاه توست
کهکشان برابر تو کوچک است
ای ستاره شکوهمند
***
بیقراری کبوتران برای توست
ابرها به دستبوسی ستاره می¬روند
باغها به دستبوسی بهار
و نگاه من که برکه مکدری است
دستبوس عشق توست
***
ای بزرگوار!
معنویت بهار!
ای غریب آشنا!
در کجای آسمان دمیدهای
کاین چنین پرندگان به سوی تو
شوقناک بال می¬زنند
قامت نماز
علی موسوی گرمارودى
درود بر تو
ای هشتمین سپیده!
تو امامى
هستى، با تو قیام می¬کند
درختان به تو اقتدا می¬کنند
کائنات به نماز تو ایستاده
و مهربانى،
تکبیرگوی توست
عشق
به نماز تو
قامت بسته است
و در این نماز،
هر کس مأموم تو نیست
مأمون است
ایرج قنبرى
نظر خود را اضافه کنید.