«تيك» يك نوع حركت يا صداي سريع، ناگهاني، تكرارشونده، ناموزون و قالبي است. تيك ميتواند در بخشي از بدن رخ بدهد يا تقليد يك حركت يا صدا باشد. تيكها گاه به طور مستمر رخ ميدهند و گاه چنددقيقه در روز طول ميكشند و داراي انواع متفاوتي ميباشند. شايعترين تيكهاي حركتي در سر و گردن ميباشند، مانند پلك زدن، بالا انداختن ابرو، چشمكزدن، حركات اطراف بيني و دهان و بالا انداختن شانه تيكهاي حركتي پيچيده شامل شكلك درآوردن، شانه كردن موها با انگشتان، شلنگ تخته انداختن و بالا پريدن هنگام راه رفتن (بخصوص در كودكان و نوجوانان) ميباشد. شايعترين تيكهاي صوتي ساده به صورت صاف كردن گلو، صداي اوهوم درآوردن و سرفه كردن ميباشد. تيكهاي صوتي پيچيده نيز شامل «آها آها گفتن»، مكررگويي (تكرار كلمات با جملات فرد مقابل يا تكرار كلمات ادا شده توسط فرد) ميباشد. ساير اشكال تيك به صورت گاز گرفتن لبها، بيرون آوردن زبان، مشت كردن دست، تكان دادن پا، زانو يا انگشت پا ميباشد. parsianforum.com
اغلب كودكان در جريان رشد نيز حداقل يك رفتار تكراري ثابت را كه ارادي نيست (همان عادت يا تيك) نشان ميدهند. براي مثال تقريبا تمام كودكان در يك ساعت اول پس از تولد، شست خود را ميمكند. بعدها، بعد از شير خوردن اين كار را ميكنند، ولي در سالهاي پيشدبستاني، اكثر كودكان فقط هنگام خواب اين عمل را انجام ميدهند. تيكهاي حركتي (مثلا سريع پلك زدن، شانه بالا انداختن و...) بين 6 تا 8 سالگي ظاهر ميشوند، يعني مقطعي كه كودك بايد «آرام بنشيند و ياد بگيرد». ولي اين تيكها در اكثر كودكان بسرعت رفع ميشود. تيك در كودكان معمولا با استرسهاي جديد ظاهر ميشود مثلا با تولد خواهر و برادر، با طلاق پدر و مادر، رفتن به مدرسهاي جديد يا عدم حضور درازمدت يكي از والدين، بعضي از كودكان نيز بدون هيچ علتي به يك عادت خاص پناه ميبرند و اين عادت رفته رفته براي آنها به پاسخي خودكار و غيرارادي تبديل ميشود. تيكها به طور معمول در دوران كودكي اغلب بين 3 تا 8 سالگي با تيكهاي ساده حركتي شروع ميشوند و شروع اين اختلالات بعد از 16 سالگي نادر است. اختلالات تيك در پسران شايعتر از دختران است و نسبت پسران به دختران داراي تيك 3به يك ميباشد. در برخي موارد كودك يا خانواده متوجه زمان دقيق شروع تيك نميشوند و زمانيكه اختلال شدت ميگيرد، تازه به آن پي ميبرند. واقعيت اين است كه مشاهده تيكهاي حركتي يا صوتي در كودكان و بخصوص تحمل آنها توسط والدين كار آساني نيست. تعدادي از والدين كودكانشان را به دليل اين حركات نامناسب و صداهاي نابهنجار مورد تنبيه قرار ميدهند. والدين زماني كه اطرافيان به فرزندشان خيره ميشوند يا درخصوص اين رفتارها با تعجب، تمسخر يا تحقير برخورد ميكنند، فشار زيادي را متحمل ميشوند و احساس گناه، خجالت، نااميدي، خشم و حقارت ميكنند. همچنين اختلالات تيك تاثير مهمي بر عزت نفس كودك، پذيرش اجتماعي وي، چگونگي روابط خانوادگي كودك و عملكرد تحصيلي وي ميگذارد.
كودك و نوجوان مبتلا به تيك به علت بازخوردهاي اطرافيان احساس ناكامي كرده، بتدريج عزت نفس وي كاهش يافته و گاه دچار افسردگي ميشود. همچنين با طرد شدن وي به دليل حركات و صداهاي نامناسب دچار عدم پذيرش اجتماعي ميشود. گاه اختلالات تيك در كودكان و نوجوانان به يك مشكل خانوادگي تبديل ميشود و تمام اعضاي خانواده را تحت تاثير قرار ميدهد. از ديگر تاثيرات منفي اختلالات تيك تاثير آن بر عملكرد تحصيلي كودك و نوجوان ميباشد و باعث افت عملكرد وي ميشود.
علل تیک چیست؟
مهمترين علت اختلالات تيك، عوامل ژنتيكي و وراثتي است. تحقيقات نشان داده كه وابستگان درجه اول افراد مبتلا به اين اختلال، احتمال بيشتري براي ابتلا به اين بيماري دارند. همچنين اين اختلال در نژادهاي سفيد و آسيايي شايعتر ميباشد.
در كشور ما نيز به دليل ازدواجهاي فاميلي بيشتر، شيوع اين اختلال به طور نسبي زياد ميباشد. البته در مورد سببشناسي اختلالات تيك بين متخصصين اختلاف نظر وجود دارد. برخي از آنان معتقدند تيكها احساسات و تعارضات واپسرانيشدهاي هستند كه به اين شيوه نمادين خود را بروز ميدهند. برخي ديگر نيز تنشهاي هيجاني و اختلافات شديد خانوادگي را عامل تيك ميدانند. تحقيقات به عمل آمده نشان ميدهد كه مادران بچههاي مبتلا به تيك 5/1 برابر مادران بچههاي بدون تيك در زمان بارداري مسائلي با عواقب بد را تجربه كردهاند. عوامل غيرژنتيكي از قبيل استرس نيز نقش بسيار مهم و موثري در بروز اين اختلال دارد.
در خصوص نقش استرس در اختلالات تيك، تحقيقات زيادي انجام شده است كه اغلب آنها مويد نقش استرس به عنوان عاملي براي تشديد و شعلهور شدن حملات تيك هستند. براي مثال هيجانات شديد حتي ناشي از خوشحالي يا يك اتفاق خوب هم ميتواند باعث تشديد تيك در فرد مبتلا شود و يا كودكي كه دوره خاموشي تيك حركتي مزمن را سپري ميكند به دنبال استرس ناشي از دعواي والدين به عود حملات تيك دچار ميشود. در مورد كودكان مبتلا به تيك ميتوان گفت تيك در كودكان و نوجوانان شاد و ايمن كمتر ديده ميشود، به لحاظ اين كه رفتارهاي تيكي غالبا با فشار روحي تشديد ميشوند، ميبايستي عناصري را كه در زندگي كودكتان منشأ ناراحتي يا نگراني او ميشود (مشكلات زناشويي شما به عنوان پدر و مادر يا مشكلات مربوط به مدرسه) كنترل كنيد. ممكن است سختگيري در مدرسه گاه موجب تشديد تيك كودك شده و در صورت قطع اين سختگيري، اختلال موقت تيك نيز قطع شود. تخمين زده ميشود 40 تا 90 درصد كودكان مبتلا به تيك، خصوصيات اختلال كمبود توجه يا بيشفعالي هم دارند. در بيش از 25 درصد موارد، افراد مبتلا ابتدا اختلال كمبود توجه و بيشفعالي داشته و بعدا دچار تيك شدهاند.
درمان تيك
تيكها گاهي اوقات رفتارهاي خاص و مجزا هستند و گاه جزيي از يك رشته مشكلات. تخمين زده ميشود كه 24 تا 61 درصد كودكاني كه تيك دارند بدون درمان كاملا بهبود مييابند. بقيه هم تا حدودي بهبود يافته و فقط درصد كوچكي تغيير نميكنند يا تيك آنها بدتر ميشود. ارجاع جهت ارزيابي باليني و درمان تيك معمولا به اين معناست كه آن رفتار بيش از حد طول كشيده و آنقدر شديد و مزمن شده كه ممكن است صدمه فيزيكي ايجاد كند يا شخص مبتلا آنقدر آن رفتار را انجام داده كه در روند رشد جسمي ـ شناختي او ايجاد مشكل كرده است. در واقع به جهت اين كه اختلال تيك يك اختلال عصبي ـ رفتاري پيچيده و مزمن است درمان آن ميتواند به صورت آموزشهاي روانشناختي، درمانهاي حمايتي، درمانهاي دارويي و درمانهاي رفتاري باشد. مهمترين بخش از درمان اختلالات تيك بخش آموزشي و درمانهاي حمايتي است. در صورتي كه اين بخش از درمان به خوبي انجام شود و بيمار، خانواده و مدرسه همكاري خوبي داشته باشند و شدت بيماري نيز زياد نباشد، به تنهايي كفايت ميكند. لازم است كودك به اين باور برسد كه با وجود تيكها ميتواند به زندگي روزمره خود ادامه دهد، به طوري كه تيكها حداقل تاثير منفي را بر عملكرد تحصيلي و روابط اجتماعي وي بگذارد. كودكان و نوجوانان مبتلا به اختلالات تيك از نظر هوشي فرقي با سايرين ندارند و بيشترين مشكل آنها، مديريت كردن تيكها در كلاس و جوابگويي به همكلاسيها و معلمان است. واكنش همسالان و معلمان به تيكها تاثير مهمي در ديدگاه فرد مبتلا دارد. برخي مواقع حركات و صداهاي مربوط به تيك موجب آزار همكلاسي و برهم خوردن نظم كلاس ميشود كه در صورت عدم آگاهي معلمان از بيماري دانشآموز ميتواند باعث عصبانيت آنان و به كار بردن روشهاي تنبيهي براي دانشآموز مبتلا به تيك شود. چنين واكنشي از طرف معلمان اين اجازه را به ساير دانشآموزان ميدهد كه فرد مبتلا را مورد استهزا و تمسخر قرار دهند و به دنبال آن دانشآموز همواره نگران و هراسان باشد كه بازخواست و تنبيه نشود يا از مدرسه بترسد يا نسبت به معلمين و همكلاسيها رفتار خصمانه پيدا كند و نهايتا بر ارتباط اجتماعي و اعتماد به نفس او تاثير منفي گذارد و وي را مستعد افسردگي كند. معلمان بايد به ياد داشته باشند كه دانشآموز مبتلا به تيك خود نيز به اندازه سايرين از علايم آزاردهنده تيك رنج ميبرد و با درك مشكل او توسط معلم، كمك بزرگي براي پذيرش اين بيماري به وي ميشود.
در مورد استفاده از دارو ميتوان گفت دارو درماني زماني استفاده ميشود كه شدت يا فركانس تيكها زياد و ناتوانكننده باشد، منجر به مشكلات جسمي مانند درد عضلات و مفاصل شود و باعث اختلال در عملكرد فردشده يا براي او ايجاد استرس كند. داروهايي كه امروزه براي درمان اختلالات تيك استفاده ميشوند، متفاوت هستند و تصميمگيري براي انتخاب نوع دارو به عهده پزشك متخصص ميباشد. با استفاده از تنشزدايي و حل تعارضات نيز ميتوان آرامش رواني را در كودك ايجاد كرد. اين آرامش، از استرس كودك كاسته و وي كمتر به حركات و اصوات تيك متوسل ميشود. همچنين كمك به فرد براي افزايش توانايي اجتماعي وي موجب رضامندي و بالا رفتن سطح اعتماد به نفس او ميشود كه در تغيير رفتار وي بسيار موثر است. ارتقاي اعتماد به نفس خود باعث تنيدگي كمتر در وي ميشود.
نظر خود را اضافه کنید.