» همان گونه كه مي دانيم انس و الفت يكي از غرايزي است كه در نهاد حيوانات وجود داشته و شكل تكامل يافته آن نيز در سرشت آدمي نهاده شده است . اين غريزه آن وقت نمود بيشتري پيدا مي كند كه حيواني مورد لطف و مهرباني انساني قرار گيرد. نمونه هاي عيني آن هم كاملا" قابل مشاهده است . هر چه ارتباط عاطفي و حسي بين انسان و حيوان بيشتر باشد, بر ميزان انس و الفت حيوان افزوده خواهد شد. در گذشته هاي نه چندان دور حيوانات حضور بيشتر و موئثرتري در زندگي انسان داشتند و همين امر ارتباط و انس بيشتري را به وجود مي آورد. مثلا" اسبي كه همه روزه همراه صاحبش بود و از مهر و محبت او بهره مند مي شد, به سادگي نمي توانست از صاحبش جدا شود و او را تنها بگذارد. همين ارتباط و انس و الفت و محبت در اسب مخصوص امام حسين (عليه السلام ) (ذوالجناح ) وجود داشت . اين نكته نيز از نظر مخفي نماند كه - مطابق نقل برخي از تاريخ نويسان , (تاريخ زندگاني امام حسين , ج 2, ص 161) - ذوالجناح اسب خاص پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله ) بوده و انس و الفت او با امام حسين (عليه السلام ) فراتر از حدود عادي بوده است . به هر حال , مهر و علاقه اسب به امام حسين (عليه السلام ) تا اين حد بود كه وقتي فهميد صاحبش در آخرين لحظات , ديگر طاقت نشستن بر او را ندارد, به گونه اي روي زمين نشست كه صاحبش راحت بر زمين قرار گيرد. طبق نقل برخي از مورخين او با لگد زدن بر لشكريان يزيد آنان را از نزديك شدن به امام (عليه السلام ) منع مي كرد و تعدادي از آنان را نيز به هلاكت رساند, (مناقب ابن شهر آشوب , ج 4, ص 58). سپس كاكل و يال خود را به خون سيدالشهدا رنگين نمود و به سوي خيمه ها آمد و با شيهه و همهمه جانسوز خود پيام شهادت اباعبدالله (عليه السلام ) را به اهل بيت (عليه السلام ) ايشان رساند. درباره اين كه ذوالجناح بعد از شهادت امام حسين چه كرد, دو نقل متفاوت تاريخي وجود دارد: بعضي گفته اند آن حيوان در كنار خيمه ها آن قدر سر خود را بر زمين كوبيد تا جان سپرد, (بحارالانوار, ج 45, ص 60). برخي ديگر گفته اند بعد از آن واقعه آن حيوان ناپديد شد و ديگر كسي او را نديد, (تاريخ زندگاني امام حسين (عليه السلام ), ج 2, ص 163).
نظر خود را اضافه کنید.