آيت الله محمد تقي مصباح يزدي

در دوره هاي بعد نيز امامان معصوم(ع) نمي توانستند صريحا به مردم بگويند كه حكومت ها باطل اند؛ زيرا خلفا به نام اسلام حكومت مي كردند، نه با نام كفر. اگر هم منكر خدا بودند، اظهار نمي كردند و به نام خليفه رسول الله(ص) حكم مي راندند، چنان كه هارون الرشيد پيش از زنداني كردن امام موسي بن جعفر(ع) بر سر مزار پيامبراكرم(ص) رفت و چنين عذرخواهي كرد: «يا رسول الله، از عزيمتي كه نموده ام، پوزش مي خواهم؛ هدف من اين است كه فرزند شما، موسي بن جعفر، را دستگير كرده، زنداني نمايم؛ زيرا او مي خواهد ميان امت شما تفرقه بيندازد و خون هاي بيچارگان را بريزد.»1 در واقع، بهانه هارون اين بود كه تأمين مصلحت جامعه اسلامي و ايجاد امنيت و رفع اختلاف از جامعه، مستلزم زنداني كردن امام(ع) است. از اين رو، بلافاصله پس از اين سخنان، دستور داد تا ايشان را دستگير كنند.


البته گاهي شرايط به گونه اي است كه تنها مي توان به فعاليت هاي فرهنگي متفرق و پنهاني، اصل دين مردم را حفظ كرد، به اين اميد كه روزي معرفت آنان رشد يابد و بتوانند كارهاي مهمتري انجام دهند. تقريبا از زمان امام سجاد(ع) به بعد، به ادله مختلفي، تمام معصومان(ع) چنين برنامه اي داشتند. برخي مسلمان در محضر ائمه(ع) و با تلاش آن بزرگواران، براساس فرهنگ اسلامي تربيت يافتند و در اطراف بلاد اسلامي پراكنده شدند و براي هدايت مردم تلاش كردند. شاهدان اين مدعا، بارگاه هاي پرشمار امامزادگاني است كه تحت تأثير تربيت ائمه اطهار(ع) در مناطق مختلف و در اقصي نقاط سرزمين هاي اسلامي به ارشاد و هدايت مردم مي پرداختند و فعاليت هاي آنان تقريبا منحصر در فعاليت هاي فرهنگي بود و مي كوشيدند تا اصل دين مردم از بين نرود.

قيام امام حسين(ع) جلوه بارز مرتبه عالي امر به معروف و نهي از منكر

امر به معروف و نهي ازمنكر، به ويژه در بعد عملي آن، در شخصيت و زندگي سيدالشهداء(ع) به شكل ويژه اي ظهور كرد. درميان انبياي الهي(ع) در گذشته هم كساني بودند كه در راه رسالت خويش به شهادت رسيدند؛ براي نمونه، درميان آنان كساني، مدتها در چاه زنداني شدند، و سرشان را با اره بريدند، ولي با اين حال، تمام آنها تحمل كردند. اما كاري كه امام حسين(ع) با آن وسعت و عمق انجام داد، درسراسرتاريخ نمونه اي از آن يافت نمي شود. اين تقديري بود كه خداوند متعال براي ايشان در امت آخرالزمان مقرر فرموده بود تا امتي كه بعد از او ديگر پيامبري نخواهندداشت، به آخرين درمان براي دردهاي اجتماعي و روحي و معنوي جامعه دست يابند. در جايي كه هيچ راهي براي تبليغ دين، احياي احكام الهي و مبارزه با ظلم و ستم وجود ندارد، اين راه وجود دارد كه كسي با مبارزه تا سر حد شهادت، حقانيت دين را اثبات كند و مظلوميت خويش را به مردم نشان دهد.
رسالت سيدالشهداء(ع) درحماسه كربلا، اقامه امر به معروف و نهي از منكر بود. سيره ايشان در اقدام به امر به معروف و نهي از منكر مي تواند الگوي ما در اين زمان قرار گيرد؛ چگونگي به كارگير ي وسايل و ابزار خاصي كه آن امام بزرگوار به منظور امر به معروف و نهي از منكر به كار گرفت، مي تواند الگوي مناسبي براي ما در اين زمينه باشد. با الگوگيري از اين حركت بزرگ، بايد اين روح را در كالبدهاي مختلفش شناسايي كنيم و متناسب با شرايط زمان و مكان، آن روح را زنده نگه داريم و ترويج كنيم. همچنين عواملي كه مانع امر به معروف و نهي از منكر مي شود، بشناسيم و در جهت تضعيف، و بلكه درجهت نفي آنها بكوشيم.
امام حسين(ع) در زمانه خود، همواره نگران بود كه وضعي به وجود آيد كه مردم نتوانند حق را از باطل تميز دهند. در چنين موقعيتي، نه با فعاليت هاي تبليغي و نه با پول مي توان اقدامي انجام داد. همچنين جنگ و جهاد نيز سودي نمي بخشد؛ زيرا جبهه حق طرفدار ندارد و قدرت و ثروت در دست باطل است. در زمان معاويه، بر اثر تبليغات و نيز ارعاب و تهديد، فضاي خفقان آوري بر جامعه حاكم شده بود. مخالفان را دار مي زدند، يا ترور مي كردند؛ نه كسي به خود جرئت قيام مي داد و نه نيرو و تواني براي كسي مانده بود. در چنين شرايطي جامعه نيازمند حركتي بود كه از يك نفر يا يك گروه كوچك برنمي آمد. تبليغ نيز تأثيري نداشت؛ چون تمام ابزار آن در اختيار امويان بود و فرياد امام(ره) فقط به گوش گروه معدودي مي رسيد. از اين روي تا بيست سال، ايشان مجبور بود پنهاني و در خفا، با ياران و اصحاب خود صحبت كند.
اما در فلسفه قيام امام حسين(ع) كه به انگيزه امر به معروف و نهي از منكر صورت گرفت، لازم است به يكي از خطبه هاي ايشان اشاره شود كه پس از ممانعت حر و لشكريان كوفه، ايراد گرديد. ايشان در منزل بيضه چنين فرمودند: أيها الناس ان رسول الله(ص) قال: من رأي سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناكثا لعهد الله مخالفا لسنه رسول الله يعمل في عبادالله بالاثم و العدوان فلم يغير عليه بفعل ولا قول كان حقا علي الله أن يدخله مدخله. الا و ان هؤلاء قد لزموا طاعه الشيطان و تركوا طاعه الرحمن و أظهروا الفساد و عطلوا الحدود واستأثروا بالفيء و أحلوا حرام الله و حرموا حلاله و أنا أحق من غير؛2 «اي مردم، همانا رسول خدا(ص) فرمود: «كسي كه حاكم ستمگري را بنگرد كه ستم مي كند و حرام خدا را حلال مي شمارد، و عهد و پيمان خدا را مي شكند، و با سنت رسول خدا مخالفت مي كند، و در ميان بندگان خدا با فساد و ستمكاري عمل مي كند، با عمل يا با سخن اگر بر ضد آن حاكم قيام نكند، سزاوار است بر خداوند كه او را با آن حاكم ستمكار محشور كند.» مردم، آگاه باشيد! اين مردم (بني اميه) اطاعت شيطان را به جان خريدند و اطاعت خدا را رها كردند و فساد را آشكار، و حدود الهي را ترك، و بيت المال را غارت كردند و حرام خدا را حلال، و حلال خدا را حرام شمردند، و من از ديگران، سزاوارترم كه براي تغيير اين وضع قيام كنم.»

پی نوشتها :

1- الشيخ المفيد، همان، ص285.
2- علي ابن ابي الكرم الشيباني (ابن الاثير)، الكامل في التاريخ، ج2، ص255.

 


نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام