در سال ۱۹۸۱ منابع اطلاعاتی ایران دریافتند که نیروی هوایی عراق تعدادی از بمبافکنهای خود را برای دور ماندن از حملات هواپیماهای ایرانی و جلوگیری از نابودی آ نها بر روی باند فرودگاه به یکی از پایگاههای سه گانهٔ اچ ۳ با نام الولید در دورترین نقطهٔ غرب این کشور منتقل ساختهاست.
هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه میبایست از مرزهای خاوری عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر که تاسیسات پدافندی موثری داشتند به اچ ۳ میرسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر باز میگشتند. در تمام طول مسیر جدای از موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که در صورت حمله، با توجه به برتری تعداد آنها نسبت به هواپیماهای مهاجم ایرانی بدون شک ادامهٔ عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن میساختند.
قرار بود ۸ فانتوم، از پایگاه شکاری نوژه به فرودگاه ارومیه به پرواز درآیند. این هواپیماها باید از کوهستانهای مرزی عراق و ترکیه و در ارتفاعی پایین پرواز میکردند و پس از طی مسافتی طولانی بر روی خط مرزی عراق و ترکیه خود را به اچ ۳ برسانند. در تمام طول مسیر هواپیماها میبایست در ارتفاع پایین (۲۰ تا ۳۰ متری) پرواز میکردند تا از دید رادارهای دشمن پنهان بمانند. به علاوه باید یک بویینگ برای رساندن سوخت به فانتومها با آنان همراه میشد. طبق برنامه ریزی عملیات، پس از اولین نوبت سوختگیری هواپیمای مادر باید صبر میکردند تا فانتومها عملیاتشان را بر فراز اچ ۳ انجام دهند و در راه بازگشت دوباره عملیات سوختگیری هوایی را انجام میداد.
روز عملیات هر هشت هواپیما در دو گروه چهار تیمی از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق عراق و از فراز کوههای آرارات وارد منطقهٔ مشترک مرزی عراق و ترکیه شدند و در ارتفاع پایین بر فراز کوهستانهای این منطقه بسمت غرب عراق حرکت کردند. در همین زمان دو فروند اف ۵ جهت انحراف توجه پدافند عراق از فانتومها از پایگاه هوایی تبریز به سمت پالایشگاه کرکوک به پرواز درآمدند و در یک حمله موفق، این پالایشگاه را بمباران کردند. در جایی بسیار دورتر در فرودگاه لارناکا در قبرس یک هواپیمای بویینگ ۷۰۷ متعلق به هواپیمایی ملی ایران (هما) ساعتی پیش وارد فرودگاه لارناکا شده بود و طبق برنامهریزی قبلی آماده میشد تا بدون مسافر به تهران باز گردد. بویینگ ۷۰۷ هواپیمایی ملی ایران، پس از اطلاع مسیر خود به برج مراقبت فرودگاه لارناکا از زمین برخاست و ظاهرا به سمت تهران و در واقع به سمت کوهستانهای مرزی ترکیه و عراق حرکت کرد. هواپیمای سوخت رسان در تماس با فرودگاه های قبرس و آنکارا وانمود کرد که مسیرش را گم کرده و در حال مسیریابی مجدد است.
در ساعت مقرر تانکر سوخترسان با فانتومها در همان نقطهٔ پیشبینی شده روبرو شد. فانتومها توانسته بودند با سکوت رادیویی و پرواز در ارتفاع پایین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان دارند. ظاهرا چندین بار هواپیماها در رادارهای عراقی و ترکیهای ظاهر میشوند اما عراقیها تصور میکنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیهاست که مشغول گشتزنی در طول مرزهایشان هستند.
این اشتباهی بود که کنترلهای زمینی ترکیه نیز مرتکب شدند. هر هشت هواپیما که سوختشان پس از طی مسیری طولانی در حال اتمام بود به طور منظم عملیات سوخت گیری هوایی را انجام دادند. هواپیمای بوئینگ نیز با احتیاط کامل مشغول گشت زنی در طول مسیر شد تا در بازگشت، دوباره عملیات سوخترسانی به فانتومها را انجام دهد. در آن سو فانتومها در ارتفاعی پایین و در حالتی که خلبانان آن میتوانستند کوچک ترین حرکتی را بر روی زمین با چشم غیرمسلح ببینند به سمت اچ ۳ در حرکت بودند. ساعتی بعد هر هشت هواپیما ناگهان بر فراز پایگاه ظاهر شدند. پرسنل پایگاه که با توجه به دور بودنشان از مرزهای خاوری هیچ گاه تصور نمیکردند هدف هیچ نوع حملهای قرار گیرند در ابتدا به تصور این که هواپیماها خودی هستند شروع به تکان دادن دستهایشان کردند. بر فراز پایگاه، فانتومها ارتفاعشان را افزایش دادند و پس از تقسیم شدن به دو گروه چهارتایی پایگاه را بمباران کردند. بمباران به این صورت انجام شد که در اول گروه ۱ فانتومها به صورت پشت سر هم هواپیماهای عراقی را نابود ساختند و در مرحله دوم گروه 2 فانتومها شروع به بمباران پدافندهای هوایی عراق کردند، سپس آخرین فانتوم با یک گردش 180 درجهای تمامی افراد مسلح و غیر مسلح و پرسنلهای عراقی را با مسلسل از بین برد. سپس همهٔ آنها از محل حادثه دور شدند .
در بازگشت، فانتومها باز به همان شیوهٔ پیشین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان کرده و در نقطهٔ موعود پس از سوخت گیریِ دوباره، پرواز خود را به سمت ایران ادامه دادند. هواپیمای سوخت رسان که ماموریتش به اتمام رسیده بود با خروج از نوار مرزی عراق و ترکیه از طریق آسمان ترکیه به تهران بازگشت.
پیش از عبور فانتومها از مرز عراق دفاع ضد هوایی این کشور که متوجه هواپیماهای ایرانی شده بود به سمت آنها آتش گشود و یکی از هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت به گونهای که دیگر نمیتوانست تا رسیدن به پایگاه به پرواز خود ادامه دهد، در جاده ای اتومبیل رو در آذربایجان غربی فرود آمد. بقیهٔ هواپیماها بدون هیچ آسیبی عملیات را به پایان بردند و در پایگاه نیروی هوایی فرود آمدند. در این زمان که هواپیماهای رهگیر شکاری عراقی متوجه حملهٔ ایرانیها شده بودند امادهٔ حمله از پشت سر به فانتومهای ایرانی شدند و پس از ورود فانتومهای ایرانی به ایران اف 14های ایرانی از جلو به هواپیماهای ایرانی سلام کردند و با یک هجوم ترسناک تمامی رهگیر شکاریهای عراقی را که در مرز و داخل ایران بودند نابود ساختند. در این یورش تمامی هواپیماهای اصلی عراق توسط هواپیماهای ایرانی نابود شدند. در ابتدا، با توجه به نزدیکی اسرائیل به اردن و این که در سال ۱۹۶۷ نیز اسرائیلی ها فرودگاه های این کشور را بمباران کرده بودند، عراقیها تصور کردند که حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفتهاست.
سه روز پس از این عملیات، در تاریخ 18/1/1360 بدون هیچ تشریفاتی، کلیه خلبانان شرکت کننده در این عملیات به حضور حضرت امام خمینی (ره) رفتند. نور شادی و رضایتمندی در چهره امام (ره) به وضوح مشاهده می شد به طوری که یکی از نزدیکان امام گفتند: “تا به حال ایشان را به این خوشحالی ندیده بودند.” پس از موفقیت کامل در این عملیات، سیمای جمهوری اسلامی نیز برای اولین بار سرود خلبانان را پخش کرد تا بدین شکل تقدیری کوچک از این دلاوران شود.
تیزپروازنی که بعدها آسمانی شدند
در اینجا یاد می کنیم از عقابانی که در این عملیات شرکت داشتند و بعدها به درجه رفیع شهادت نائل آمدند: سرلشکر خلبان شهید “حسین خلعتبری مکرم” ، سرتیپ خلبان شهید “محمود خضرایی” ، سرگرد خلبان شهید “علی خسروی” ، سرگرد خلبان شهید “عبدالله رضایی” ، سرگرد خلبان شهید “پورسرابی” .
با توجه به این که در طول دفاع مقدس، آمریکائی ها حتی قطعات یدکی هواپیماهایی را که خودشان ساخته بودند در اختیار ما قرار نمی دادند، می توان عملیات حمله به اچ 3 را یکی از بزرگ ترین و قاطع ترین عملیات هوایی جهان قلمداد کرد که خلبانان شجاع ما توانستند با چیزی حدود 5 ساعت پرواز، چهار بار سوختگیری هوایی و طی مسافتی بالغ بر 1000 کیلومتر در سکوت مطلق هوایی، حماسه ای خلق کنند که نه تنها سردمداران عراق و همپیمانانش، بلکه هیچ یک ازکارشناسان غربی هم فکر آن را نمی کردند.
نظر خود را اضافه کنید.