دوره تناسخ، كلاس مرگ موقت فرقه TSM
*عبادت
TSM اصل عبادت را مدیتیشن میداند. عبادت را تونلی به سوی نور دانسته و عمق را مدیتیشن میداند. در سؤال یكی از رهروانی كه نماز را كنار گذاشته و تنها مدیتیشن مینماید. استاد اشرفی میگوید: نماز دروازه و یا راهروی یك تونل، ولی مدیتیشن عمق و ژرفای این تونل است. لذا رهروان ایشان با رسیدن به عمق و ژرفای عبادت دیگر به نماز و دروازه آن نیازی احساس نمینمایند.
ـ مدیتیشن در لغت به معنای تفكر و عبادت میباشد، در عرفانهای هندی و غربی آن را راه عبادت دانسته و رهروان را ملزم به آن میدانند، لذا در TSM كه معنای آن «فن خوداندیشی و مراقبه» میباشد در این معنا «فن خودعبادی» و در حقیقت مكتب «خودخدایی» به شمار رفته و مانند بسیاری از مكاتب هند و…، راه رسیدن به خدا را تنها از طریق تفكر درونی و رسیدن به خدایی كه در وجود انسان است میدانند. شعار ایشان در این خصوص گذشت از «من» و رسیدن به «ما» میباشد.
ـ در این تشابهات، عرفان اسلامی و اصل «وحدت و كثرت» وجود داردف لكن به گونهای انحرافی، شریعت و نبوت و امامت را كنار گذاشته و بدون هر گونه پایه و اساس و یا برهانی راه اتصال را تنها از درون هر فرد با خدا دانسته و در نتیجه هر گونه برداشت،
نظریه و یا حكم را بر اساس برداشت فرد خواهد دانست. این همان چیزی است كه افرادی مانند بهاءالله ابتدا خود را باب سپس امام زمان بعد پیامبر و مدعی آوردن احكام و كتاب جدید و سپس خدا خواندند!!
*ازدواج با پیوند معنوی
بموضوع پیوند معنوی همواره مورد توجه مكاتب و فرقههای عرفانی بوده، برخی آن را مجاز و برخی غیرمجاز و یا محدود كردهاند. نكته حائز اهمیت این است كه TSM ازدواج را تنها در قالب افراد TSM دانسته و برای همه افراد حتی كسانی كه قبلاً ازدواج كردهاند مجدداً مراسم پیوند معنوی برگزار میكنند. آداب و رسوم TSM در ازدواج مانند هندوها بوده از تاجهای گل برای عروس و داماد استفاده مینمایند.
مهریه را جایز ندانسته و با شستن پاهای عروس و داماد و انداختن شالهای متعدد رنگینی (كه هر رنگ متعلق به یك چاكرا میباشد) بر گردنشان پیوند بین آنها برقرار نموده در این هنگام زنگولهای را برای باز شدن («چاكراها» به صدا درمیآورند!!) در ادامه تمامی حاضران صدای آئوم در میآورند كه این صدا متعلق به طبقهای خاص در فرقه اكنكار میباشد. همچنین سندی برای ازدواج و یا امضاء طرفین صادر نموده و از دیدگاه خود رسمیت میبخشند.
نكته مهم این است كه پیوندی كه بر اساس حكم الهی نبوده و به وسیله استاد TSM ایجاد شده، فقط قابل فسخ نیز از سوی استاد خواهد بود و پر واضح است كه چه فسادهایی در این موضوع مستتر است.
*غسل تعمید
غسل تعمید كه همواره مورد تأكید مسیحیان و نیز فرقههای هند و… میباشد. جزء احكام TSM گنجانده شده است! استاد اشرفی در پاسخ به نامه یكی از شاگردانش بیان میدارد كه فرزند حاصل از پیوند معنوی TSM، غسل تعمید خواهد شد. از آنجائیكه از پیوندهای صورت گرفته شده هنوز فرزندی حاصل نشده است لذا این حكم (غسل تعمید) تابحال اجرا نشده است.
***انحرافات اخلاقی
*خودشیفتگی
یكی از خصوصیات رهروان TSM خودشیفتگی است. از آنجا كه TSMسعی دارد با شناساندن ارزشهای نایافته درونی افراد، آنان را از بحرانهای روحی خارج كرده و بر اوضاع زندگی مسلط گرداند، با زیادهروی در این امر، موجب شده افراد بیش از حد شیفته خود گشته و در این راه تنها خود را ببینند. برخلاف اینكه برای رسیدن به «ما» میبایست از «من» بگذرند ولی در عمل، عكس این قضیه اتفاق افتاده است. به ویژه این مسئله برای نزدیكان و اطرافیان رهروان Tsm بسیار بغرنج و مشكلساز شده است.
*گسست پیوندهای خانوادگی
تعالیم افراطی و غلط TSM باعث دوری برخی از افراد از نزدیكان و دوستانشان شده است. تعدادی از شاگردان این مكتب ضمن اعلام شكایت در این خصوص بیان داشتهاند، تعالیم TSM بین همسران اختلاف ایجاد كرده و حتی همسرانی كه هر دو رهرو TSM بودند، از یكدیگر جدا شده و یا در آستانه طلاق میباشند. علت این مسئله از یك سو، بحث افراد در پرداختن به خود و ایجاد یك نوع خودشیفتگی و از سوی دیگر روابط غلط بین زنان و مردان در كلاسها و جلسات TSM بوده است. هنگامی كه در یكی از كلاسهای پیشرفته TSM افراد باید مقابل یكدیگر نشسته و در صورت و چشمان نامحرم نگریسته و مرتباً بیان كنند، تو را دوست دارم، عاشق تو هستم و این مسئله بارها تكرار شده و همسران شاهد یكدیگر و خود نیز مجری چنین رفتاری بودهاند. مسایلی دیگر همچون اعتراف به گناهان، نقاشی بدن برهنه خود، نقش زن فاحشه و یا مرد هرزه را بازی كردن، مراسم تشییع جنازه و حمل بدن زن از سوی افراد، از دیگر عوامل سست شدن پیوند خانوادهها در TSM میباشد.
*روابط نامحرمان
فرقه TSM با بیان اینكه هر فردی باید بتواند عاشق دیگران باشد و این موضوع را به وضوح و با صدای بلند بیان نماید، افراط را از حد گذرانده و این عشق را به نامحرمان نیز سرایت داده است. همانگونه كه اشاره شد در بسیاری از كلاسها و جلسات TSM زن و مرد باید دیگر رهروان را در آغوش كشیده و به ایشان بگویند دوستشان دارند، عاشقشان هستند و…. استاد شاخه تهران نیز خود را مادر همه رهروان خوانده و همه مردان را به آغوش كشیده و ابراز علاقه نموده است. در هنگام خواندن سرود زن و مرد نامحرم دست یكدیگر را گرفته و آواز خوانده تا به شور و شوق، رسند. در مراسم تمرین مردن، زیر بدن رهرو را دیگر نامحرمان گرفته و او را به دوش خود حمل نموده و بدن وی را لمس مینمایند.
در اردوها حجاب را رعایت نكرده، ارتباط صمیمی داشته و به كنار دریا نیز میرفتهاند و در هر صورت در Tsm چیزی به عنوان حجاب و محرم و نامحرمی وجود ندارد.
**انحرافات سیاسی
*انزوای سیاسی در افراد
TSM قبل از هر چیز با كشاندن افراد عضو به درونگرایی و انزوا و خودپردازی افراطی، نوعی انزواگرایی به ویژه در مسایل سیاسی و پیرامونی افراد ایجاد نموده است. لكن با تخریب مبانی اعتقادی آنان و سپس ایجاد مبانی انحرافی خود، نوعی بینش جدید و دلخواه سیاسی در آنان به وجود آورده است بطور مثال با دور شدن از اعتقادات عمیق اسلامی و احكام الهی، مسایلی چون جهاد و مبارزه با بیعدالتی و استكبار، شركت در مراسم سیاسیـ عبادی در سطح اجتماع از یك طرف و از طرف دیگر ایجاد بناهایی چون گرفتاری افراد در كالبد بعدی به لحاظ اعمال هر دوره و نبودن بهشت و جهنم و عقاب و ثواب، لزوم درونپردازی، رسیدن به عشق، دوری از درگیری و بالاخره لزوم تحقق درد و رنج زندگی (شبیه نظرات بودا) و دیگر مسایل باعث دوری افراد از سیستم حاكمیا و عدم شركت در مسایل سیاسی میگردد.
*یارگیری و ایجاد شعبات
فرقه TSM با گسترش فعالیتهای خود، سعی بر یارگیری به ویژه در میان افراد دلخواه داشته است. توجه به افراد متمكن مالی، متخصص در مسایل فنی به ویژه روانشناسی و با بهاء دادن به افرادی خاص، سعی در ایجاد شعبات متعدد در شهرها و كشورهای مختلف داشته كه نشان از نوعی فعالیت سیستمی و تشكیلاتی TSM است و با رشد خزنده، خواهان تشكیل شجرهای تنومند در بدنة تشكیلاتی خود میباشند.
بیان اینكه اگر استاد اشرفی پنج هزار رهرو داشته باشد به ایران خواهد آمد بسیار قابل تأمل و گویای همین مسئله میباشد. چرا اشرافی به دنبال ایجاد فرقهای با بدنهای به این وسعت میباشد!؟
ایجاد نوعی رهبری كاریزماتیك با حیلهگری و سوءاستفاده از مسایل شخصی افراد و معركهگیری از سوی استاد اشرفی به نحوی كه گویا مسایل شخصی افراد میبیند آن هم از آن فاصله دور یعنی آمریكا!! و نیز ایجاد نوعی شخصیت مافوقالطبیعهای در ذهن رهروان گمراه و نادان خود و دیگر مواردی در این خصوص، رهروان را تبدیل به سربازان مطیع و گوش به فرمان استاد اشرفی و تشكیلات TSM نموده و طبعاً در هنگام واگذاری هر گونه مأموریت و یا ابلاغ هر گونه فرمانی یا دستوری آنان را به سوی هدف مورد نظر خود هدایت خواهد كرد.
*ارتباط با افراد یهودی
ارتباط استاد اشرفی با افراد یهودی نیز یكی از موارد بسیار قابل توجه دربارة TSM میباشد. همانگونه كه بیان شد، مركزیت TSM در كشور آمریكا بوده و توسط استاد اشرفی اداره شده و یكی از شاخههای مهم آن نیز شاخة نیویورك است. برابر بررسیهای انجام شده، نفر دوم در آمریكا پاسخگوی ایمیلهای شخصی استاد اشرفی در غیاب وی به رهروان میباشد. خانم سرور حسینی (رستگار) فرد ایرانیالاصل یهودی مقیم آمریكا و دوست صمیمی وی بوده كه هر روز در منزل او حضور به هم میرساند. فرد مورد اشاره در مواردی به ایران آمده و به همراه خواهر استاد اشرفی در كلاسهای TSM حضور یافته و گویی به عنوان ارزیابی و بررسیكننده جلسات از آنجا دیدن كرده است. همچنین یكی از افراد مؤثر و ظاهراً مسئول شاخة نیویورك فردی به نام ایزاك (اسحاق) یهودی است كه استاد اشرفی وی را خیلی قبول داشته و در مواردی از وی نام برده است. ارتباط تشكلات منحرف، مانند بهائیت، فراماسونری، وهابیت و… با تشكیلات صهیونیستی اسرائیل و یهود نكتة قابل توجهی است كه در TSM شواهد آن دیده میشود.
*پایگاه اصلی در آمریكا
اصل حضور و تأسیس مركزیت TSM در آمریكا نیز مسئلهای قابل توجه است. با توجه به دشمنیهای دیرینة حكومت آمریكا با انقلاب اسلامی ایران و بهرهگیری از راهها و حربههای گوناگون بر علیه نظام و جمهوری اسلامی شكلگیری و هدایت مركزی TSM از داخل آمریكا امری مهم است چرا كه به راحتی توانسته با هزاران نفر در ایران ارتباط گرفته، با تكتك آنان گفتگوهای اینترنتی و یا ایمیلی داشته، آنان را ارزیابی، جذب و هدایت نماید. مسلماً حكومت آمریكا و سرویسهای اطلاعاتی آن بر اینگونه ارتباطات نظارت داشته و به احتمال زیاد از آن بهرهجویی مینمایند.
منبع: فارس
نظر خود را اضافه کنید.