شيعه معتقد است ائمه(ع) معصومهاند در حالي كه حضرت علي(ع) در نهج البلاغه ميفرمايد من هم از اشتباه و گناه در امان نيستم، اين دو چگونه با هم سازگاراند؟
متن پاسخ: دلايل فراواني بر عصمت ائمهاقامه گرديده كه عصمت اين بزرگواران را ثابت ميكند. يكي از دلايل ارايه شده آيه شريفه تطهير است. خداوند دراين آيه ميفرمايد: «انما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا».{1} انما به معني حصر بوده و در زبان فارسي به عبارت فقط ترجمه ميشود و قرار گرفتن آن در آيه شريفه دليل اين است كه اين موهبت فقط ويژه خاندان پيامبر گرامي اسلام است. يريد اشاره به اراده تكويني پروردگار دارد و رجس به معني شيء ناپاك است؛ ناپاك چه از نظر طبع آدمي، به حكم عقل يا شرع و يا همه اينها. تطهير به معني پاك ساختن و نفي پليديهاست و اهل بيت طبق روايات متعددي كه علماي شيعه و عامه آنها را نقل نمودهاند و معروف به روايات كسا ميباشد فقط شامل پنج نفر است كه عبارتاند از پيامبر گرامي اسلام(ص)، حضرت علي(ع)، حضرت زهرا(ع)، حضرت حسن مجتبي(ع) و حضرت حسين سيدالشهدا(ع).
به عبارت ديگر مفهوم آيه اين است كه خداوند اراده كرده كه پليديها را از اهل بيت دور كند و اين به خاطر تأييدات الهي و اراده اوست و اين مقام ويژه خاندان پيامبر ميباشد.
اما آنچه در نهج البلاغه از امام علي(ع) نقل گرديده اين عبارت است: «فلا تكفو نحو مقالة بحق او مشورة بعدل فاني لست في نفسي بفوق ان اُخطي و لا امن ذلك من فصلي الا ان يكفي اللَّه من نفسي ما هو املك به مني»؛ اين چنين نيست كه من در نفس خود اين گونه باشم كه خطا نكنم و كار خود را از اشتباه مصون بينم مگر اين كه خداوند مرا در آنچه او از من به آن مالكتر است كفايت كند.
خطبه را ابن ابي الحديد اين چنين ناميده است و من كلامه{2}(ع) «رد علي رجل اكثر الثناء عليه» و بعد ميگويد: «فاجابه(ع) رجل عن اصحابه بكلام طويل يكثر الثناء عليه و يذكر سمعه و طاعة له».
از سخنان اميرمؤمنان در رد مردي كه ايشان را با فرياد مدح ميكرد. و بعد ابن ابي الحديد مينويسد: اين سخنان در جواب مردي از اصحاب امام گفته شده كه با جملات طولاني امام را بسيار مدح كرده و اطاعت خود را از امام اعلام داشته است.
از سوي ديگر چون در صدر اسلام طايفهاي به نام غاليان به وجود آمدند كه امام علي(ع) را بيش از حد مدح كرده و براي ايشان به مقام الوهيت قايل شدهاند - همانطور كه در مسيحيان حضرت عيسي را پسر خدا دانسته و ايشان را در قدرت خدا شريك ميدانند - و جملات آن مرد در ثنا و ستايش حضرت علي(ع) بوي غلو ميداده، امام با اين عبارت در پي نفي الوهيت خود بوده است و اين كه او بندهاي است از بندگان خدا.
بايد توجه نمود كه پاسخ آن حضرت با عنايت به شرايط آن مكان و زمان گفته شده كه ذهن مردم را از غلو پاك نمايد.
دوم اينكه او گمان ميكرده چون امام علي(ع) حاكم است بايد مثل حكام و پادشاهان با امام برخورد نمود و امام به وسيله اين جملهها خود را تا حد يك انسان معمولي پايين ميآورد تا اين ذهنيت را بزدايد. ايشان ميفرمايد: «فلإ؛ ّّ تكملوني بما تكلم الجبابره»؛ با من مانند جباران سخن مگو. كلام امام در برگيرنده پاسخ به شبههاي احتمالي است و ايشان در مقام نفي ذهنيت مخاطب و تبيين جايگاه حاكم اسلامي است و ميخواهد به مسلمانان بياموزد كه حق دارند حاكم را مورد پرسش قرار دهند و نبايد او را فوق افراد بشر بدانند.
ابن ابي الحديد در ذيل اين خطبه ميگويد: «فاما اين يكون الكلام علي سبيل هضم النفس كما قال رسول اللَّه(ص) و لما انا اله ان يتدراكني اللَّه برحمة»؛ اين سخن از روي تواضع و شكسته نفسي گفته شده است مثل آن سخن حضرت رسول گرامي كه ميفرمايند: و نه من ايمن هستم مگر اين كه خداوند به رحمت خود دستگيرم شود. كه اين سخن در مقام بيان نهايت بندگي و خضوع در مقابل اللَّه جل جلاله ميباشد و الا اگر پيامبر به بهشت نرود پس چه كسي لايق بهشت است بنابراين با توجه به دلايل ذكر شده ميتوان گفت اين عبارات ناقض ادله عصمت انبياء(ص)، ائمه(ع) و يا حضرت علي(ع) نميباشد.
پ? نوشت:
[1]. سوره احزاب، آيه 32.
[2]. نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 11، ص 71، خطبه 210.
نظر خود را اضافه کنید.