قرآن مجيد اهميت خاصي براي امامت قائل است و آن را آخرين مرحله سير تكاملي انسان شمرده كه تنها پيامبران اولوالعزم به آن رسيدهاند ، چنان كه در آيه 124 بقره ميخوانيم
«وَ اِذ ابْتَلي اِبراهيمَ رَبُّهُ بِكَلماتِ فَاتَمَّهُنَّ قالَ اِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لايَنالُ عَهْدِي الظّالِمينَ»
[به يادآور هنگامي كه پروردگار ابراهيم او را با وسايل گوناگوني آزمود ، و او آزمايش خود را كامل كرد (و از عهده آنها برآمد) خدا به او فرمود من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم ، ابراهيم گفت از دودمان من (نيز اماماني قرار ده) ، خداوند فرمود پيمان من ـ يعني امامت ـ هرگز به ستمكاران نمي رسد.]
(و تنها آن گروه از فرزندان تو كه پاك و معصومند شايسته اين مقامند).
در اين آيه نخست به طور سربسته ميگويد «به ياد بياور هنگامي كه خداوند ابراهيم را به كلماتي آزمود». در اين كه اين كلمات چه بوده در ميان مفسّران گفتگو بسيار است ، و به گفتة «روح المعاني» تا سيزده قول دربارة آن ذكر كردهاند . (روح المعاني 1/336).
ولي آن چه صحيحتر به نظر ميرسد اين است كه منظور از كلمات همان «اوامر و نواهي» مختلفي است كه وظايف سنگين و مشكلي را بر دوش ابراهيم (ع) ميگذارد ، تا به خوبي در كورة امتحان آزموده شود، و آنها عبارت بودند از قيام شجاعانه در برابر بت پرستان ، شكستن بتها، قرار گرفتن در دل آتش ، و ثبات قدم در تمام اين مراحل.
همچنين آماده شدن براي قرباني فرزند دلبند، او را به قربانگاه بردن و كارد بر گلوي او نهادن ، و نيز چشم پوشي از زن و فرزند و گذاشتن آنها در سرزمين خشك و سوزان مكه ، در زماني كه حتي يك نفر در آنجا سكونت نداشت ، و بالاخره مهاجرت از سرزمين بت پرستان و پشت پا زدن به تمام زندگي براي اداي رسالت خويش ، و به راستي هر يك از آنها آزمايش سخت و سنگيني بود، ولي ابراهيم با نيروي ايمان و استقامت و صبر از عهدة همة اينها برآمد.
نظر خود را اضافه کنید.