«بهدرستی که دشمنترین انسانها نسبتبه مؤمنان، یهودیانند» (مائده 82)
تورات و عهد عتیق(1)
تورات یعنی تعلیم و بشارت، کتابی است آسمانی که بر پیامبر عظیمالشان حضرتموسی(ع) نازل شدهاست. ولی یهودیان، این کتاب را تحریفکرده و خرافات و افسانههای زیادی در آن جای دادند، بهطوری که امروز بهصورت یک کتاب مضحک و عجیب درآمدهاست.
نویسندگان تورات، اشخاص مجهولالهویه و گمنامی هستند که قرآن درباره آنها میفرماید:
«پس وای بر کسانی که از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبتدهند تا به بهایاندک و متاع ناچیز دنیا بفروشند، وای بر آنها از آن نوشتهها و آنچه از آن بهدستآرند.» (بقره / 78)
الف – خدا در نظر یهود
خداوند، در کتاب مقدس یهود، همانند انسان است.[2] گیس و لباس دارد،[3] دو پا دارد[4] و مانند انسان راهمیرود.[5] از آسمان به زمین فرودآمده، به هر کجا که بخواهد میرود و جایی را برای سکونت و زندگی خویش مسکن قرارمیدهد،[6] … بدون نشانه نمیتواند خانهمؤمنان را از خانه کفار تشخیصدهد[7] و از خیلی چیزها بیخبر است،[8] پیمان خود را میشکند،[9] از کرده خویش پشیمانمیشود،[10] گاهی غصهمیخورد و بر کاری که کردهاست، اندوهگین میشود،[11] با انسان کشتی میگیرد[12] و در عین اینکه سه تا است، یکی است، یعنی هم یگانه است و هم سهگانه[13]، مار از او راستگوتر است[14]، از آسمانها به زمین آمده، بین کلام مردم تفرقه میاندازد، چون از وحدتکلام آنها میترسد[15]، چیزی را میگوید و باز تغییر میدهد.[16]
پیامبران در نظر یهود
پیامبران (کتاب مقدس!) دست کمی از خدایان آن ندارند. مثلاً بعضی از آنها:
1. با زنان نامحرم زنا میکنند، چنانچه به حضرت داوود(ع) نسبت دادهاند.[17]
2. با دختران خود زنا میکنند و به حضرتلوط(ع) نسبت میدهند.[18]
3. مردم را فریب میدهند و آنها را میکشند و زنهایشان را به همسری درمیآورند. این عمل را هم به حضرت داود(ع) نسبت میدهند.[19]
4. با خداوند کشتی میگیرند، چنانچه به حضرت یعقوب(ع) چنین نسبت میدهند.[20]
5. کارهایی را که خداوند نهیکرده انجاممیدهند، چنانچه به حضرت سلیمان(ع) نسبت میدهند.[21]
6. قلبهایشان بهجانب بت متمایل میشود، چنانچه به حضرت سلیمان(ع) نسبت میدهند.[22]
7. برای پرستش بتها، خانه میسازند و این مطلب را نیز به حضرت سلیمان(ع) نسبت دادهاند.[23]
8. خداوند میخواهد آنها را بکشد، چنانچه به حضرت موسی(ع) نسبت میدهند.[24]
9. ستمکار هستند و به کشتار کودکان و افتادگان و گاوان و گوسفندان فرمان میدهند.[25]
10. با خداوند درشتی و خشونت میکنند، چنانچه این موارد را هم به حضرت موسی(ع) نسبت دادند.[26]
11. سالهای متمادی بین مردم لخت و پابرهنه راه میروند. چنانچه به پیروان پیامبر نسبتدادهاند.[27]
12. به گردنهای خویش بند و یوغ میگذارند و این را هم به ارمیای پیامبر نسبت میدهند.[28]
13. خداوند فرمانشان میدهد تا نان آلوده به نجاسات انسانی بخورند.
14. خداوند به آنها دستور میدهد که سر و صورت خود را بتراشند و این دو مورد را هم به حزقیال نسبتدادهاند.[29]
15. خداوند امرشان میکند تا زن زنازاده را به همسری درآورند و گفتهاند که یوشع(ع) چنین کردهاست.[30]
16. مردم را به پرستش بت ترغیبکرده و خود بت میسازند، و میگویند که این عمل را هم هارون(ع) انجام دادهاست.[31]
17. از راه زنا متولد شدهاند، چنانچه به یفتاحپیامبر(ع) نسبت دادهاند.[32]
18. شراب مینوشند و مستی میکنند چنانچه به حضرت نوح(ع) نسبت دادهاند.[33]
19. دروغگو هستند، چنانچه به پیامبر سالخورده حضرت نوح(ع) نسبت میدهند.[34]
20. یکی از صفات حضرت یعقوب(ع) را گفتهاند که نبوت را بهزور از خداوند گرفتهاست.[35]
ج – قسمتهایی از متن تورات
1. من گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی، لیکن مثل آدمیان خواهید مرد.[36]
2. اقوام غیر اسرائیل به جماعت خدا راه نخواهندیافت و هیچکدام از آنها بهمیان جامعه خداوندی وارد نخواهندشد.[37]
3. شراب نخورید، بلکه به غریبهای که درون دروازه تو باشد بده یا به اجنبی بفروش، زیرا که تو برای یهوه،خدایت،مقدس هستی.[38]
4. دختران خود را به آنها ندهید و دختران آنها را به جهت پسران خود و به جهت خویشتن نگیرید.[39]
5. حدود تو را از بحر فلسطین و از صحرا تا نهرفرات قرارمیدهیم، زیرا ساکنان آن سرزمین را بهدست شما خواهیمسپرد و ایشان را از پیش خود خواهید راند، با ایشان و خدایان ایشان عهدمبند.[40]
6. به سرزمین کنعانیان تا نهرفرات داخل شوید، اینک این زمین را پیش روی شما گذاشتم، پس داخل شده، زمینی را که خداوند برای پدران شما، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، قسمخورده که به ایشان و بعد از آنها به ذریت ایشان بدهد، بهتصرف درآورید.[41]
7. و امتها را به میراث تو خواهمداد و اقصای زمین را ملک تو خواهمگردانید، ایشان را به عصای آهنین خواهیکشت، مثل کوزهگر آنها را خورد خواهینمود.[42]
8. گوشت بخورید و خون بنوشید، گوشتساران را خواهید خورد و خون رؤسای جهان را خواهیدنوشید.[43]
9. ایشان را مانند گوسفندان برای ذبح بیرونکش و ایشان را بهجهت روز قتل تعییننما.[44]
10. خداوند بر یعقوب ترحم فرموده، اسرائیل را بار دیگر برخواهدگزید و ایشان را در زمینهایشان آرامی خواهدداد و غربا به ایشان ملحق شده، با خاندان یعقوب ملحق خواهندگردید، و قومها (غیریهودیان)، ایشان را به مکان خودشان خواهندآورد و خاندان اسرائیل ایشان (غیریهودیان) را در زمین خداوند، بنده و کنیز خود خواهندساخت و بنیاسرائیل، اسیرکنندگان خود را اسیر و بر ستمکاران خویش حکمرانی خواهندنمود.[45]
تلمود
(46)خاخامهای یهودی طی سالهای متمادی شرحها و تفسیرهای خودسرانه و گوناگونی بر تورات نوشتهاند که همه آنها را خاخام «یوخاس» در سال 1500 م. جمعآوری نموده و به اضافه چند کتاب دیگر که در سالهای 230 و 500 م. نوشته شدهبودند، بهنام «تلمود» یعنی تعلیم دیانت و آداب یهود، جمعآوریکرد.
این کتاب نزد یهود بسیار مقدس و در ردیف «تورات» و «عهد عتیق» قراردارد (بلکه از تورات هم بالاتر است چنانچه «گرافت» میگوید: بدانید که گفتار خاخام از گفتار پیامبر بالاتر است.)
برای اینکه بیشتر بهخودپرستی و آرمانهای ضدانسانی یهود پیببریم خوب است چند جملهای از این کتاب را بهدقت مطالعه کنیم:[47]
1. روز دوازده ساعت است:
در سه ساعت اول آن خداوند شریعت را مطالعهمیکند.
در سه ساعت دوم احکام صادرمیکند.
در سه ساعت سوم هم جهان را روزی میدهد.
در سه ساعت آخر هم با حوت دریا که پادشاهماهیها است به بازی میپردازد.
هنگامی که خداوند امر کرد «هیکل» را خرابکنند خطا کردهبود، به خطای خویش اعترافکرده و به گریه درآمد و گفت: وای بر من که امر کردم خانهام را خراب کنند و هیکل را بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمایند.
خداوند، از این که یهود را به چنین حالی گذاشته سخت پشیمان است و هر روز لطمه بهصورت خود میزند و زار زار گریه میکند، گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا میچکد و آن چنان صدا میکند که تمام اهلجهان صدای گریه او را میشنوند و آبهای دریا به تلاطم و زمین به لرزه درمیآید.
هرگز خداوند از کارهای ابلهانه، غضب و دروغ برکنار نیست.
2. قسمتی از شیاطین، از فرزندان آدم هستند، آدم زنی داشت از شیاطین به نام «لیلیث» که مدت 130 سال همسر آدم بود، شیاطین از نسلاو متولد شدند!
«حوا» در این مدت 130 سال جز شیطان فرزندی نزائید زیرا او هم همسر یکی از شیاطین شدهبود.
انسان میتواند شیطان را بکشد به شرط اینکه خمیر نان عید را نیکو به عمل آورد. (خمیر نان عید از خون غیریهودیان ساختهمیشود.)
3. ارواح یهود، از ارواح دیگران افضل است،زیرا ارواح یهود جزء خداوند است! همچنان که فرزندجزء پدرش میباشد، روحهای یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگران شیطانی و مانند ارواح حیوانات است.
نطفه غیر یهودی، مثل نطفه بقیه حیوانات است.
4. بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس بهجز آنها داخل آن نمیشوند، ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است و جز گریه و زاری چیزی عاید آنها نمیگردد، زیرا زمینش از گل و بسیار تاریک و بدبو است.
پیامبری به نام مسیح نیامده است و تا حکم اشرار (غیریهود) منقرض نشود، ظهور نخواهدکرد و هر وقت که او بیاید زمین خمیر نان و لباسیپشمی میرویاند، در این وقت است که سلطه و پادشاهی یهود بازگشته و تمام ملتها مسیح را خدمت خواهندکرد! آن زمان هر یهودی دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهدداشت.
5. بر یهود لازماست که املاک دیگران را خریداری کند[48] تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد. و چنانچه غیر از یهودی بر یهود تسلط پیداکند، یهود باید بر خود گریه کند و بگوید: وای بر ما، این چه ننگی است که ما زیر دست و جیرهخوار دیگران شدهایم.
پیش از آنکه یهود نفوذ و سلطه کامل خود را بهدست آورد لازم است جنگ جهانی برپا و دوثلث بشر نابود شود و در مدت هفتسال یهود اسلحههای جنگ را خواهد سوزانید و دندانهای دشمنان بنیاسرائیل به مقدار بیست و دو ذرع که تقریباً هزار و سیصد و بیست برابر دندانهای عادی میشود! از دهانشان بیرون خواهدآمد. هنگامی که مسیح حقیقی پا به عرصهوجود گذارد یهود آنقدر ثروت و مال خواهندداشت که کلید صندوقهایشان را بر کمتر از سیصد الاغ حمل نتوان کرد!
کشتن مسیحی از واجبات مذهبی ما است[49] و پیمانبستن با او یهودی را ملزم به ادا نمیکند. رؤسای مذهب نصرانی و هر که دشمن یهود است را، باید در روز سه مرتبه لعن کرد.
«یسوع ناصری» (حضرت مسیح(ع)) که ادعای پیامبریکرده و نصاری (مسیحیان) گولش را خوردند، با مادرش مریم که او را از مردی به نام «باندار» به زنا آوردهبود، در آتش جهنم میسوزند. کلیساهای نصاری که در آن سگهای آدمنما به صدا در میآیند به منزله زبالهخانه است.
6. اسراییلی در نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است. اگر غیریهودی، یک یهودی را بزند چنان است که به عزت الهیه جسارت کرده است و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز دیگری نیست و باید او را کشت.
اگر یهود نبود، برکت از روی زمین برداشتهمیشد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمیبارید.
همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر اقوام دیگر فضیلت دارد. نطفهای که از غیریهودی منعقد میشود، نطفهی اسب است. اجانب (غیریهودیان) مانند سگ هستند و برای آنها عیدی نیست، زیرا عید برای اجنبی و سگ خلق نشدهاست. سگ افضل از غیریهودی است، زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولی نان دادن به اجنبی حرام است. هیچ قرابت و خویشی بین اجانب نیست، مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتی است؟
خانههای غیریهودی به منزلهی طویله است.
اجانب دشمن خدا و مثل خنزیر قتلشان مباحاست. اجانب برای خدمت کردن یهود، بهصورت انسان خلق شدهاند.
یسوع مسیح کافر است زیرا از دین مرتد گشت و به عبادت بت پرداختهاست لذا هر مسیحی که یهودی نشود بتپرست و دشمن خدا خواهدبود و از عدالت خارج است و انسانی که بر غیر یهود کوچکترین ترحمی روا دارد، عادل نیست.
غش و خدعهکردن با غیریهودی منع نشدهاست.
سلامکردن بر کفار (غیریهودیان) اشکال ندارد، به شرط آنکه سراً او را مسخره کردهباشد.
7. چون یهود با عزت الهیه مساوی هستند، بنابراین تمام دنیا و هر چه در اوست ملک آنها میباشد و حق دارند که بر آن تسلط کاملیابند، دزدی از یهودی حرام است و از غیریهودی جایز میباشد، چون اموال دیگران مانند رملهای دریا است و هر کس زودتر بر آن دست گذاشت او مالک است.
یهود مانند زنشوهردار است و همچنان که زن در منزل به استراحت میپردازد و شوهر، خرجی او را میدهد، بیآنکه در کارهای خارج از منزل با او شرکتکند، یهود هم به استراحت پرداخته و دیگران باید آنها را روزی بدهند.
8. هرگاه یهودی و اجنبی شکایت داشتهباشند، باید حق را به جانب یهودی داد اگر چه بر باطلباشد.
برای شما جایز است که مأمورین گمرک را غشبنمایید و برای او قسم دروغ بخورید … از خاخام «صموئیل» یاد بگیرید، صموئیل از مردی اجنبی کاسهای از طلا به قیمت چهار درهم خریداری کرد، درحالیکه فروشنده نمیدانست که آن طلا است. با این حال یک درهمش را هم دزدید!
ربودن اموال دیگران به وسیلهی ربا مانعی ندارد، زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیریهودی امر میفرماید.
به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید، مگر آن که نزول بگیرید، در غیر اینصورت، قرضدادن به غیریهودی جایز نیست و ما مأموریم که به آنها ضرر برسانیم.
حیات و زندگانی دیگران ملک یهود است،چه رسد به اموال آنها! هرگاه غیریهودی احتیاج به پول داشتهباشد، آنقدر باید از او ربا و نزولگرفت که تمام دارائی خود را از دست بدهد.
9. غیریهودی هر چند صالح و نیکوکار باشد،او را باید کشت.
حرام است غیریهودی را نجات بدهید، حتی اگر در چاهی بیفتد، باید فوراً سنگی بر در آن گذاشت!
اگر یکی از اجانب را بکشیم، مثل این است که در راه خدا قربانی کردهایم.
اگر یک نفر یهودی کمکی به غیریهودی بکند، گناهی نابخشودنی مرتکب شدهاست و اگر غیریهود در دریا در حال غرقشدن است، نباید نجاتش بدهی، زیرا آن هفت ملتی که در زمین «کنعان» بودند و بنا بود یهودیان آنها را به قتل برسانند، همه آنها نابود نشدند و ممکن است آن شخصی که در حال غرق شدن است، از آنها باشد.
تا میتوانید از غیریهود بکشید و اگر دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید، مرتکب خلاف شدهاید.
هلاککردن مسیحی ثواب دارد و اگر کسی نمیتواند او را بکشد، لااقل سبب هلاکتش را فراهم نماید.
کسانی که مرتد شوند (یهودیانی که از آئین یهود سرباز زنند)، اجنبی و اعدامشان لازم است، مگر آن که برای خدعهی به دیگران مرتد شدهباشند.[50]
10. تعدیکردن به ناموس غیریهودی مانعیندارد، زیرا کفار مثل حیوانات هستند و حیوانات را زناشویی نیست.
یهودی حق دارد، زنهای غیر مؤمنه (زنانی که یهود نباشند) را به غصب برباید و زنا و لواط با غیریهودی عقاب و کیفری ندارد.
برای یهودی مانعی ندارد تسلیم امیال و شهوات خویش شود.
11. قسم خوردن جایز است، خصوصاً در معاملات با غیر یهود.
اصول قسم خوردن برای قطع نزاع تشریع شدهاست، اما نه برای کفار، زیرا آنها انسان نیستند. جایز است انسان شهادت زور بدهد (با اینکه میداند حق با یهودی نیست، ولی شهادت دروغ بدهد)، چنانچه لازم است اگر میتوانید بیست قسم دروغ بخورید، ولی برادر یهودی خویش را در معرض خطر قرارندهید.
بر یهود واجب است روزی سه مرتبه مسیحیان را لعنکنند و دعا کنند تا خداوند آنها را نابود سازد.
بر ما لازم است که با نصاری، مانند حیوانات معامله کنیم.
کلیساهای نصاری، خانه گمراهان است و خرابکردن آنها ضروری و واجب است.
12. ملت برگزیدهی خداوند ماییم و لذا برای ما، حیوانات انساننمایی خلق کردهاست،زیرا خدا میدانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم، یکی حیوانات بیشعور و غیرناطقه مانند بهائم و دیگری حیوانات ناطقه و باشعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان و برای آنکه بتوانیم از همهی آنها به اصطلاح سواری بگیریم، خداوند ما را در جهان متفرق ساختهاست و لهذا ما باید دختران زیبا و خوشگل خود را برای پادشاهان و وزرا و شخصیتهای برجستهی غیریهود، به تزویج درآوریم، تا به وسیلهی آنها بر حکومتهای جهان،تسلط داشتهباشیم!
چنانچه معلوم شد یهود یک حزب خطرناکی برای فریبدادن مردم است که آن هم بهصورت مذهب و آئین درآمدهاست.[51]
جنایتها
یهود دارای دو عید مقدس است که این عیدها بدون تناول خون تمام نمیشوند:
اول عید یوریم در مارس Purim.
دوم عید فصح در آپریل Passover.[52]
هر ساله افراد زیادی قربانی این دو عید «مقدس» میشوند، به نمونههای زیر توجهفرمائید:
1. روز چهارشنبه سال 1840 م. کشیش ایتالیایی آقای اپ، فرانسوا، انطون توما بهاتفاق خدمتکار خود ابراهیم از خانه بیرون آمده و ناپدید میشوند.
پساز تحقیق و جستجوی بسیاری که از طرف ملت و دولت شروعشد، معلوممیشود که کشیش بیچاره بهدست یهود به قتل رسیده است.
سلیمان سرتراش که یکی از متهمین بود، در اعترافات خویش چنین اظهارداشت: نیم ساعت از مغرب گذشتهبود که خدمتکار داود هراری واردشده و درخواستکرد که فوراً خود را به خانهی داود برسانم، من هم فوراً خود را به منزل او رساندم، در آنجا هارون هراری، اسحاق هراری، یوسف هراری، یوسف لینیوده، خاخام موسی ابوالعافیه، خاخام موسی بخوریو دامسلونکی و داود هراری «صاحبخانه» را دیدم که جمعبودند، من بهمجرد آن که وارد منزل شدم و کشیش «توما» را دست و پا بسته دیدم، فهمیدم برای چه مرا احضار کردهاند.
خلاصه، پس از آن که من وارد شدم، درهای منزل را بسته و طشت بزرگی را حاضر نمودند و از من خواهشکردند که او را بکشم، ولی من امتناعکردم.
داود گفت: پس تو و بقیه، سرش را بر طشت نگهدارید، تا ما کارش را یکسره کنیم.
در این وقت کشیش را پیشآورده، سرش را از بدن جداکردند. بعداً جسد بیجان او را به انبار برده و با هیزم آتشزدیم.
سپس جسد او را قطعه قطعه کردیم و در کیسههای بزرگی جایداده و در صرافی واقع در اول خیابان یهود دفن نمودیم.
مأموریتمان که تمام شد، به ابراهیم خادم کشیش وعدهدادند، که اگر این سرّ را برای کسی فاشنکند، او را از مال خودشان داماد خواهندکرد.
بازپرس سؤال کرد:
- استخوانهایش را چهکردید؟
- با دستههاونگ خوردکردیم!
- سرش را چهکردید؟
- با دستههاونگ! خوردکردیم!
- رودههایش را چهکردید؟
- آنها را قطعه، قطعه کرده و در یکی از صرافیهای نزدیک دفن نمودیم!
آنگاه بازپرس رو به اسحاق هراری کرده و سؤال نمود:
- آیا به اعتراف «سلیمان» اعتراضدارید؟
- آنچه «سلیمان» میگوید صحیح است، ولی شما نمیتوانید این عمل را جرم حسابکنید، زیرا یکی از مراسمهای مذهبی ما در این عید، استفاده از خون غیریهود است.
- خونهای کشیش را چهکردید؟
- در شیشه کرده و به خاخام موسی ابوالعافیه دادیم.
- در مراسم مذهبی شما، در چه چیزی از خون استفادهمیشود؟
- در «خمیر نان عید».
- آیا همه یهود باید از این نان استفادهکنند؟
- نه، ولی چنین نانی حتماً باید نزد خاخام بزرگ موجودباشد.
2. در سال 1823 روز عید فصح در شهر Valisob واقع در شوروی سابق کودک دو سالهای ناپدید گشت و پس از یک هفته جستجو جسد بیجان او را در یکی از لجنزارهای خارجشهر پیدا نمودند و با آن که آثار فروبردن میخ و سوزن، بر آن نمایان بود،ولی قطرهای خون بر لباسهایش وجودنداشت و چنانچه بعداً معلوم شد، جسد را بعد از قتل شسته بودند.
خانمی که تازه یهودی شدهبود[53] و در این قصه متهم بود، در اعترافات خود چنین گفتهاست:
ما از طرف یهود مأمور شدیم که این کودک مسیحی را ربوده و در ساعت معینی در منزل یکی از آنها حاضر کنیم. هنگامی که ما با این کودک وارد منزل شدیم، دیدیم همه دور میزی نشسته و منتظر ما هستند.
طفل را روی میز گذاشته و با قدری شکلات و بیسکویت و شیرینی سر او را گرم کردیم، کودکبیچاره همین که مشغول خوردن شد، یکی از آنها میختیز و درازی را در رانش فروبرد. صدای دلخراش کودک بلند شد، هراسان به یکی از آنها پناه برد، او هم نامردی نکرد و با سوزن درازی که در دست داشت کمرش را مجروحکرد، طفل باز فریادی زد و به سومی پناه برد، او هم سینهاش را سوراخنمود و خلاصه آن قدر میخ و سوزن به تنش فروکردند، که همانجا جانسپرد. سپس خونهایش را در شیشه کرده و به خاخامبزرگ تسلیمکردند.
3. در یکی از روزهای گرم تابستان، یهودیان بهیکی از خانههای مسلمانان فلسطینی حملهکردند، در مورد این واقعه دختربزرگ آن خانواده چنین میگوید: وقتی سربازانیهودی وارد منزل ما شدند چنان وحشتزده شدهبودم که میخواستم هلاک شوم، خواهر کوچکم به گوشهای فرار کرد، پدر و مادرم فریاد میزدند و کسی نبود که به ما کمکیکند.
مردان وحشی و حیوانصفت و قسیالقلب یهود، پدرم را با لگد و مشت و تهتفنگ کشته و ما را دست و پا بسته، کشان کشان از خانه بیرون آوردند.
در روزی که قشون «معاویه» به شهر «انبار» حملهکردند و زینت زنان مسلمان و ذمی را ربودند، امیرالمؤمنین(ع) بالای منبر رفته میفرماید: بهخدا قسم اگر کسی در شنیدن این فاجعه بمیرد، من ملامتش نخواهمکرد.
پینوشت
*. برگرفته از کتاب دنیا بازیچه یهود اثر آیتالله سید محمدشیرازی.
1. تورات، در ابتدا به شریعت موسی یا اسفار پنجگانه او اطلاق میشد. اما به مرور زمان دامنهی آن توسعهیافت، تا جائی که اسفار دیگری از پیامبران بنیاسرائیل و کتابهای تاریخی مربوط به تاریخ این پیامبران و اسفار ادبی و شعری را نیز در بر گرفت.
2. سفر پیدایش، اصحاح اول، آیه 36.
3. سفر دانیال، اصحاح هفتم.
4. سفر خروج، اصحاح 24.
5. سفر پیدایش،اصحاح 3.
6. سفر خروج، اصحاح 19 و مزامیر 132،آیه 13.
7. سفر خروج، اصحاح 12، آیه 12.
8. سفر پیدایش، اصحاح 3.
9. سموئیل اول، اصحاح 2، آیه 30.
10. سموئیل اول، اصحاح 15، آیه 10.
11. سفر پیدایش، باب 8.
12. سفر پیدایش، باب 34.
13. سفر پیدایش، اصحاح 18، آیه اول و اصحاح 19، آیهاول.
14. سفر پیدایش، اصحاح سوم، آیه 30.
15. سفر پیدایش، باب 11، آیه 11.
16. سفر پیدایش، اصحاح 6، آیه 6.
17. سموئیل دوم،اصحاح 11، آیات متفرقه.
18. سفر پیدایش اصحاح،29.
19. سموئیل دوم، اصحاح 11.
20. سفر پیدایش، اصحاح 29.
21. اول پادشاهان، اصحاح 11.
22. اول پادشاهان، اصحاح 11،آیه 1.
23. اول پادشاهان، باب 11.
24. سفر خروج، اصحاح 4، آیات متفرقه.
25. اعداد اصحاح 31، آیات متفرقه.
26. سفر خروج، اصحاح 32، آیه 31.
27. سفر اشیا،باب 20، آیه 2.
28. سفر ارمیا، باب 27، آیه 1.
29. سفر حزقیال، اصحاح 4 و 5، آیات 1 و 12.
30. سفر یوشع، اصحاح اول.
31. سفر خروج، باب 32.
32. سفر داوران، باب 11، آیه 1.
33. سفر پیدایش، اصحاح 9.
34. اول پادشاهان، اصحاح 13، آیه 11.
35. سفر پیدایش، اصحاح 32.
36. سفر تثنیه، باب 10، آیه 15.
37. سفر تثنیه، باب 23، آیات 1 تا 3.
38. سفر تثنیه، باب 14، آیه 21.
39. سفر نحمیا، باب 13، آیه 25.
40. سفر خروج، باب 23، آیه 31.
41. سفر تثنیه، باب 1، آیات 7 و 8.
42. مزامیر، باب 2، آیات 8 و 9.
43. سفر حزقیال، باب 39، آیه 18.
44. سفر تثنیه، باب 20، آیه 3.
45. اشعیا، باب 14، آیات 1 تا 3.
46. این کتاب هولناک در اصل چند جلد بیشتر نبوده، اما از هشت قرن پیش، به دوازده جلد افزایش یافته، و امروز شامل 36 جلد در قطع وزیری میشود. تلمود انبار شرارتهای یهود است. کار تألیف آن حدود دو قرن، پیشاز جمعآوری اسفار تورات آغاز شد. از دو قرن پیش، پساز جمعآوری اسفار و رواج آن و بازگشت از بابل بابتورات بستهشد و تلمود با افسانهها و اساطیر عجیب و غریب خود، بر تورات فائق آمد و آن را تحتالشعاع خویش قرارداد. همه بذرهای ناپاکی در تلمود است. (پروتکلهای دانشوران صهیون، اثر عجاج نویهض، آستان قدس رضوی، 1373، صفحه 42)
47. برگرفته از کتاب «خطر الیهودیه العالمیه»
48. بهعلت قوانین اقتصادی خاصی که در آئین یهودیان میباشد، آنها ثروتمندترین مردمان جهان میباشند، برای نمونه ففط در آمریکا، بیشتر از 80% ثروت و منافع این کشور در قبضه یهودیان میباشد. (انفجار در آمریکا، اثر جو کام، نشر آگاه، صفحه 4)
49. دین توحیدی حضرت موسی در طول قرنهای متمادی به وسیله زورمندان و چپاولگران، تحریف شد و عملاً در خدمت سلطه و ستم درآمد و بدین ترتیب چیزی که به نام دین یهود در دست است آن مرام و مسلکی نیست که رسولخدا حضرت موسی(ع) برای نجات بندگان و بردگان و مستضعفین، مبلّغ آن بود. ظهور و بعثت حضرت عیسی(ع) نیز نشاندهنده آن است که حکام زمان. تعالیم حضرت موسی را به نفع خود دگرگون ساخته و از پوسته ظاهری دین بهعنوان ابزاری جهت تحمیق تودههایمردم استفاده میکردند. نکته قابل توجه اینست که ضد خدایانی که در هنگام بعثت حضرت عیسی(ع) لباس یهودیت بهتن کردهبودند،آن حضرت را که مبلغ همان پیام خالص توحیدی و مرامی حضرت موسی(ع) بود. به شدیدترین وجه، مورد اذیت و آزار قراردادند و سرانجام به خیال خود وی را (و در واقع فرد دیگری را به جای او) کشتند و بدین طریق کاملاً ثابت کردند که خطتوحیدی و ضد استکباری پیامبران الهی، با آن یهودیتی که آنها مدعی آن بودند، از زمین تا آسمان فاصله دارد. (جنایت جهانی، اثر شمسالدین رحمانی، نشر پیام نور، چاپ دوم، 1381، صفحه 14).
50. یهودیان به این شیوه توانستهاند، نفوذ گستردهای در میان مسلمانان و مسیحیان داشتهباشند، تا جائیکه تا بالاترین سطوح روحانیت مسلمانان و مسیحیان، خود را معرفی و وانمود به آن کردهاند و بعد از آن، با دقت و حوصله زیاد، کمر به تحریف آئین اسلام و مسیحیت بستهاند. قسمت عمده تحریفات و کاستیهایی که در اسلام و مسیحیت وجود دارد، از طریق یهودیان و با ترفندهای خاصی که آئین یهودیت به آنها آموزش دادهاست. بهوجود آمدهاست و این، یکی از مخفیماندهترین و مظلومانهترین پروندههای موجود در تاریخ است که سخن گفتن از آن، موجبات مرگ و نابودی بسیاری از انسانهای آزاده را در طول ادوار مختلف فراهم آوردهاست.
51. تمام این تعلیمات در تجاوز یهود در 1967 میلادی بر مردم مسلمان عملیگردید.
52. برگرفته از کتاب «یهود … نور … اسلام» اثر «سر ریچارد بورتن» یهودی (صفحه 81)
53. در آئین یهود یک غیر یهودی نمیتواند یهودی شود و یهودیان که معتقد به اصالت نژادی هستند او را به عنوان یهودی قبول ندارند و تنها کسی را یهودی اصیل و واقعی میدانند که از پدر و مادر یهودی، متولد شدهباشد. ولی این مطلب را مخفی نگاه میدارند و غیریهودیان را به ظاهر در آئین یهود وارد کرده و از آنها برای مقاصد شومشان استفادهمیکنند.
تلمود سند نژادپرستی یهود
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.