دوران جواني:
جواني آسماني بلند همّت، و نقطه ی اوج پرواز است. جواني اقيانوس بي كران عشق، و درياي پرتلاطم محبّت است.
جواني موج خروشان حركت، طوفان سهمگين جنبش و رعد بيامان آزادگي است. جواني برق تند جهش، خورشيد گرم نشاط، و چشمان هميشه بيدار ِاميدو آرزو است. جواني قلّه ی رفيع نيرومندي است . جواني كوه استوار صلابت، آب زلال صفا، و باران بي دريغ سخاوت است. جواني درخت سبز زندگي، و گلزار طراوت و تازگي است. جواني لبخند پرشكوه جوانمردي است. آغوش گشاده ی فداكاري، و سينه ی ستبر مقاومت است. فرياد اعتراض، و خروش ويرانگر بنياد علّق و واماندگي است.
دوران جواني، دوران كار و تلاش، صحنه ی شور و هيجان، و عرصه ی خستگيناپذير سازندگي است. دوران درخشندگي، و فروغ زندگي است.
جوانان، قلب طپنده ی حيات، و مغز هميشه فعّالِ زندگياند. نقطه ی مركزيِ توجّه پيامبران، و گوش شنواي پيام وحي، همواره جوانان بودهاند.
امام صادق (علیه السلام) از ابي جعفر احول پرسيدند: به بصره رفتي؟ عرض كردي آري . فرمودند: شتاب مردم را در ورود به مذهب شيعه چگونه ديدي؟ پاسخ داد: به خدا قسم، تنها اندكي از آنا روي آوردند و فعاليت شان نيز اندك بود. حضرت فرمودند:
«عَلَيْكَ بِالْأَحْداثِ فَإِنَّهُمْ أَسرَعُ إِلي كُلِّ خَيْرٍ...».1
«به جوانان بپرداز ! كه گرايش آنان نسبت به هر خبر و صلاحي( از ساير طبقات مردم) سريع تر است».
اميرمؤمنان (علیه السلام) نيز درباره ی اهميّت و ارزش دوران جواني فرموده اند:
«شَيِْئانِ لا يَعْرِفُ فَضْلَهُما إلاّ مَنْ فَقَدَهُما : الشَّبابُ وَ الْعافِيَةُ».2
«قدر و منزلت دو چيز را هيچ كس نميشاسد مگر كسي كه آن دو را از دست داده باشد: جواني و عافيت».
بلي، همين ارزش و منزلت فوق العاده است كه مسؤوليتي بس عظيم را متوجّه جوانان نموده است.
روش معمول و متداول در امور مادي اين است كه اجر و پاداش را به تناسب بزرگي و كوچكيِ مسؤوليت بود و نبود قدرت و امكانات، وشدّت وضعف مشكلات و موانعي كه بر سر راه است اندازهگيري ميكنند. آن كس كه از قدرت كافي برخوردار است، امكانات بالقوّه و بالفعل بيشتري در اختيار، و موانع كمتري در پيش دارد، مسؤوليّت سنگينتري متوجّه وست و طبيعتاً از پاداش بيشتري بهرهمند مي گردد. اين، امري است منطقي و ميزاني است درست، به طوري كه بنابر آن چه كه در روايات معصومين(علیه السلام) وارد شده، در مورد إعطای پاداش اخروي نيز إعمال مي -گردد.
پاداش عظيم عبادت در جواني كه در برخي از احاديث به آن اشاره شده، متناسب با بزرگي مسؤوليّت، فزوني قدرت، برخورداري از امتيازات و امكانات فراوان، و كثرت و شدّت مشكلات و موانع دوران جواني، و بر اساس همين ميزان منطقي لحاظ گرديده است.
پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) مي فرمايند:
«ما مِنْ شابٍّ يَنْشَأُ فِي عِبادَةِ اللهِ حَتّي يَمُوتَ عَلي ذلِكَ إِلاّ أَعطاهُ اللهَ أجْرَ تِسْعَةٍ وَ تِسْعِينَ صِدّيقاً».3
«هيچ كس نيست كه جوانيش را تا هنگام مرگ در راه عبادت خداوند به كار بندد، مگر آن كه خدايش پاداش (عظيم) نود و نه صدّيق به او عطا فرمايد».
فرصت جواني
استفاده از فرصتهاي مناسب و زمينههاي مساعد، از اصول مهمّ موفقيّت از اركان اساسي خوشبختي به حساب ميآيد. خردمند همواره گوش به زنگ و آماده، در كمين فرصت هایي اس كه بنا بر فرمايش اميرمؤمنان (علیه السلام) :
«سريعاً از دست مي رود و بازگشت آن بسيار كند است».4
هم چنين مي فرمايند:
«... الْفُرْصَةُ تَمُرَُّ مَرَّ السَّحابِ فَانتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ».5
«فرصت بسان عبور ابر (از افق زندگي) ميگذرد، پس (اوقات مناسب و) فرصتهاي نيك راغنيمت شماريد و به خوبي از آن ها بهرهمند گرديد».
پيامبر گرامي (صلی الله علیه وآله) نيز پيرامون غنيمت شمردن فرصتهاي خير اين چنين سفارش فرمودهاند :
«مَنْ فُتِحَ لَهُ بابُ خَيْرٍ فَلْيَنْتَهِزْهُُ فَإِنَُّ لا يَدري مَني يُغْلَقُ عَنْهُ».6
«كسي كه دَرِ خيري بررويش شوده شود، بايد ان را غنيمت شمرده و از آن بهره جويد، زيرا
نمي داند چه هنگامي آن در بر او بسته خواهدشد».
از امام هادي(علیه السلام) پيرامون دورانديشي سؤال شد در پاسخ فرمودند:
«هُوَ أَنْ تَنْتَهِزُ فُرْصَتَكَ وَ تُعاجِلَ ما أَمْكَنَكَ».7
«دور انديشي آنست كه فرصت را قدرداني و از دست ندهي و به قدر امكان در استفاده از آن سرعت نمایي».
يكي از فرصتهاي بي نظير در طول زندگي ايّام جواني است. در دوران جواني كه ايام مسؤوليت و بيداري و به خود آمدن است عواطف انساني به شدّت بارور شده، به طور طبيعي جوانمردي و مردانگي و سجاياي انساني در انسان ظهور بيشتري مي يابد.
بايد از اين زمينه ی مساعد به خوبي بهره گرفت و از امتيازات فوق العادهاي كه درسنين بالاتر از دست ميرود و در شاه راه زندگي در اختيار جوان قرار گرفته است، درراه تعالي معنوي و پيگيري اهداف انساني به شكلي مطلوب استفاده نمود.
پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله ) در توصيه به اباذر (رحمت الله) فرموده اند:
«إِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ : شَبابَكَ قَبْلَ هَرِمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سَقَمِكَ وَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حَياتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ». 8
«پنج چيز را پيش از پنچ چيز غنيمت شمار: جوانيت را پيش از آن كه پيرگردي، سلامتيت را قبل از آن كه بيمار شوي، بي نيازيت را پيش از تهيدستي، فراغت خود را قبل از آن كه گرفتاري هاي دنيا تو را مشغول سازد، و زندگانيت را پيش از آن كه آن را واع گویي».
فعاليتهاي زندگي و كار و تلاش شبانهروزي، آن گاه از عاليترين نتيجه و بيشترين بازدهي برخوردار خواهد بود كه مبتني بر شناخت استعدادها و امكانات بالقّوه و بالفعل شخصي و در راستاي رفع نيازهاي عمومي بوده، بر واقعبيني استوار باشد. از اين رو تلاش براي شناخت خود و استعدادها و ويژگيها و امتيازات دروني و آشنایي با محيط و نيازهاي آن و نيز كوششي براي ارتقاء سطح علمي و بينش مذهبي و آگاهي نسبت به وظایف انساني و تكاليف ديني را مي توان ار مهمترين وظایف و مسؤوليّتهاي دوران جواني برشمرد. تأكيد فراوان اوليای گرامي اسلام و حضرات معصومين (علیهم السلام) بر پرورش عقل و رشد علمي نيز حكايت از اهميت فوقالعاده پرداختن به تعليم تربيت در دوران جواني دارد.
امام صادق(علیه السلام) مي فرمايند:
«لَسْتُ اُحِبُّ أَنْ أَرَي الشّابَّ مِنْكُمْ إِلاّ غادياً فِي حالَيْنِ : إِمّا عالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً فَإِنْ لَمْ يَفْعَلُ فَرَّطَ...».9
« دوست دارم جواني از شما را ببينم مگر آن كه روز خود را با يكي از دو حالت آغاز نمايد: يا عالم باشد، و يا به تحصيل علم اشتغال ورزد، اگر چنين نباشد كوتاهي كرده است...».
از دست دادن اين فرصت گرانبها نه تنها موجب خسران و محروميّت از فيض نعمت بزرگي مي -شود كه براي دستيابي به سعادت ابدي و رشد و تعالي معنوي در اختيار انسان قرار داده شده، بلكه عتاب مؤاخذه ی اخروي رتا نيز به دنبال خواهد داشت.
امام صادق (علیه السلام) ضمن نقل برخي از مواعظ لقمان به فرزندش،يادآور فرصت با ارزش جواني شده، مي فرمايند:
«درآن هنگام كه در پيشگاه خداي بزرگ قرار ميگيري، از تو درباره ی جوانيت، و اين كه چگونه آن را گذراندي سؤال خواهند كرد!». 10
امام موسي بن جعفر (علیه السلام) نيز از پدران بزرگوار خود به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودهاند:
«لاتَزولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتّي يُسأَلَ عَنْ أَرْبَعَ : عَنْ عُمُرِهِ فِيما أَفْناهُ وَ[عَنْ] شَبابِهِ أَبْلاهُ وَعَنْ مالِهِ مِنْ أَيْنَ كَسَبَهُ وَ فِيما أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حَبِّنا أَهْلَ الْبَيْتِ». 11
«روز قيامت هيچ بندهاي گام برندارد تا درباره ی چهار چيز از او سؤال كنند: از زندگاني و عمرش كه در چه راهي آن را به پايان رسانده، از جوانيش كه در چه مسيري پشت سرگذارده، از مالش كه از كجا به دست آورده و در چه راهي صرف نموده، و درباره ی دوستي ما خاندان رسالت(كه چگونه با آن برخورد كرده است؟)».
در اين حديث شريف، جواني كه تنها بخشي از دوران زندگي است، به طور مستقل مورد توجّه قرار گرفته و اين خود بيانر ارزش و اهميّت فوق العاده ی دوران جواني است.
از امام صادق(علیه السلام) درباره ی اين آيه سؤال شد:
«أَوَ لَمْ نُعَمِّركُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ؟»12
«آيا به شما به اندازهاي كه اهل پند و عبرت در آن متذكر ميگردند، عمر نداديم؟».
آن حضرت در پاسخ فرمودند: در اين آيه ملامت و سرزنش جواناني است كه به سن هيجده رسيدهاند (واز فرصت جواني خود استفاده نميكنند).13
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مي فرمايند:
«هرشب فرشتهاي به جوانان بيست ساله ندا ميدهد:
«جِدُّوا وَاجْتَهِدُوا ... ».
(در راه عبادت خدا و انجام مسؤوليّتهاي خويش) كوشش و جدّيت نمایيد!
اي كساني كه سي سالگي رسيدهايد، زندگي دنيا شما را نفريبد! و شما اي چهل سالگان! براي ملاقات با پروردگارتان چه چيز آماده كردهايد؟». 14
پس اي عزيز! لختي به خود آي و لحظهاي بينديش و از اين فرصتي كه در اختيارت گذراندهاند توشهاي بردار، كمر همّت را محكم ببند و مردانه به پاي خيز كه به زودي نه ازجواني خبري و نه از زندگاني من و تو اثري!
دوران عمر آدمي به تناسب شرایط سني و نيروي جسماني، و به اقتضاي رشد فكري و گرايشهاي طبيعي، از مراحلي چندگانه با ويژگيهاي گوناگون و حالات مختلف تشكيل ميگردد. خداوند متعال مي فرمايد:
«إِعْمَلمُوا أَنَّمَا الحَياة الدُّنيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينة وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُم وَ تَكاثُرٌ فِي الْأموالِ وَ الْأولادِ...».15
«بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي و تجمّلگرایي و فرفروشي در ميانتان و افزون طلبي در اموال و فرزندان است».
كودكي عمدتاً به بازي ميگذرد. دوران نوجواني هم ايّام لهوو سرگرمي است . ويژگي خاصّ ايّام جواني نيز خودنمایي، تجمّلگرایي و پرداختن به حسن و جمال و زينت و آرايش است. ميانسالي هم دوران فخرفروشي و تفاخر به حسب و نسب است. و سرانجام ، ايّام سال خوردگي است كه روزگار حرص، وصحنه ی ازدياد مال و منال دنيا است!
آري؛ دوران جواني، دوران غلبه ی حسّ زيباپرستي و ايّام شكوفایي غريزه ی زيبادوستي و لذّت طلبي است. روزگار آرايش، و صحنه ی خودنمایي و زينت است. عرصه ی مهرورزي و دلدادگي ات. دوران تخيّلات غيرمنطقي و دور از واقع، و ايّام جسارت و تهوّر و بيباكي است. زمان، زمانِ آشفتگي روحي و ظهور حركات جنون آميز است.16 و جوان در حالي بر عرصه ی مرحله ی جديدي از زندگي پاي مينهدكه فطرت پاك، حسن ظنّ بي شایبه، و عواطف بي دريغ – در برابر هاني نيرنگ و دروغ و خدعه – از يك سو، احساسات تند، آرزوهاي دور و دراز، دانش و تجربهاي اندك، و رواني سرشار از هيجانات روحي از سوي ديگر، او را با خطرات عظيمي مواجه ساخته است. اميرمؤمنان (علیه السلام) مي فرمايند:
«يَنْبَغي لِلْعاقِلِ أَنْ يَحْتَرِسَ مِنْ سُكْرِ الْمالِ وَ سُكْرِ الْقُدْرَةِ وَ سُكْرِ الْعِلْمِ وَ سُكْرِ الْمَدْحِ وَ سُكْرِ الشَّبابَ، فَإِنَّ لَكُلِّ ذلِكَ رِياحاً خَبِيثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفٌّ الْوَقارَ».17
«براي خردمند ، شايسته است كه خود را از مستي مال، مستي قدرت، مستي علم، مستي ستايش، و مستي جواني نگاه دارد. زيرا هر يك از اين امور را تندبادهاي پليدي است كه عقل را زایل و وقار را فرو ميريزد».
آري، جواني منظرحسن و جمال، مظهر طراوات و نشاط، و ايّام شكوفایي زيبادوستي و لذّتطلبي است. ليكن از آنجا كه بهجت و سرور و لذّت حاصل از مشاهده ی هر صورت زيبا، و هر منظره ی دلربا، به قدر شرافت و منزلت آن است و زيبایي و حسن و حمال، تنها در مظاهر مادّي، و در پس حجابهاي عالم ماده نهفته است – لذّتي كه از مشاهده ی جمال ربوبي و درك عظمت و جلال، و قدرت وكبريا، و بها و جمالِ حضرت حق حاصل ميگردد به مراتب از لذّت مشاهده ی صحنههاي خيرهكننده، و مناظر دلرباي عالم ماده، و مظاهر شگفتانگيز آن برتر و بالاتر است.
جواني فرصتي است بي نظير براي جوان، تا با بهرهگيري از مواهب بزرگ نهفته درخود، با تلاشي پيوسته، و كوششي خستگيناپذير در راه معرفت حق و انصاف به صفات جلال و جمال، به قدر لياقت وظرفيت خويش از اين فيض عظمي بهرهمند گردد.
پی نوشتها:
1. کافي: 8 (روضه) /93 ح 66.
2 غرر : 1/449 ف 42 ح 11.
3 . ينابيع الحکمة: 3/232 ب 98 ح 22.
4 . غرر: 1/89 ف 1 ح 2041.
5 . نهج البلاغه فيض /1096 ح 20
6 . مستدرک : 12/140 ب 90 از جهاد نفس ح 4.
7 . مستدرک : 12 140 ح 3.
8 بحار : 77 /77 ، ينابيع الحکمة : 3/228 ح 1.
9 . بحار : 1/170 ح 22.
10 . کافي : 2/109 باب ذم الدنيا ح 20 ، بحار : 13/425 ح 19.
11 . امالي صدوق /39 م 10 ح 9 ، خصال : 1/253 ب 4 ح 125.
12 . سوره ی فاطر : آيه ی 37.
13 . امالي صدوق / 37 م 10 ح 1.
14 . مستدرک : 12 /157 ب 96 ح 5.
15 . سوره ی حديد: آيه ی 20.
16 . فرمايش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را که جواني را بخشي از جنون برشمرده اند مي توان بيانگر مقتضاي طبيعي اين دوران دانشت (بحار : 77/176 از ح 9)
حضرت علي (علیه السلام) نيز عذر ندانم کاري هاي جوانان را گويا با توجّه به همين خصلت طبيعي مقبول دانسته اند . (غرر : 1/372 ف 26 ح 52)
17 . غرر: 2/862 ف 87 ح 27.
منبع:فرهنگ تربیت، عباس اسماعیلی یزدی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1382، چاپ اول، صص351- 359.
نظر خود را اضافه کنید.