اینکه بر خداوند، توکل کنیم، چه کاری باید انجام دهیم؟ منظور چه تفاوتی میکند با اینکه توکل نکنیم؟ از لحاظ کار نه از لحاظ فایده

توکل

توکل مفهوم بسیار ظریف و دقیقى دارد که در عین توجه با عالم اسباب انسان را از غرق شدن در آن، و دل بستن به غیر خدا و آلودگى به شرک بازمى‏دارد.

مرز توکل آن است که بدانی آنچه نعمت و کمال است از ناحیه خدای متعال است که بر بندگان نازل می شود و به اراده حق است و آنچه تو باید انجام دهی زمینه سازی و ایجاد صلاحیت و شایستگی در خود و اعتماد راسخ به قدرت و عنایت او است تا مشمول رحمت الهی قرار بگیری.

به عبارت دیگر نتیجه و سودمندی اعمال به خدا واگذار می شود، زیرا نتایج تنها به دست او است، و انسان تنها با تلاش و کوشش، خود را برای دریافت رحمت الهی و نزولات حق آماده می سازد.

انسان باید با کمال قدرت و قوت از هر گونه وسیله مادى براى پیروز شدن بر مشکلات بهره گیرد و موانع را از سر راه خود بردارد، و با این حال متکى به لطف پروردگار و قدرت بى پایان او باشد و نتیجه و پیروزى را از او بداند نه غیر او.

در حدیثى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مى‏خوانیم از جبرئیل سۆال فرمود: «ما التوکل على الله عز و جل توکل بر خداوند بزرگ چیست؟» عرض کرد: «العلم بان المخلوق لایضر و لاینفع و لایعطى و لایمنع و استعمال الیاس من الخلق؛ حقیقت توکل علم و آگاهى به این است که مخلوق نمى‏تواند زیانى برساند و نه سودى، و نه چیزى ببخشد، و نه از او بازدارد، و(دیگر) به کار بستن یاس از خلق است(یعنى همه چیز را از سوى خدا و به اذن و فرمان او بداند)».

سپس فرمود: «فاذا کان العبد کذلک لم یعمل لاحد سوى الله و لم یرج و لم‏یخف سوى الله، و لم یطمع فى احد سوى الله، فهذا هو التوکل; هنگامى که بنده خدا چنین باشد، جز براى خدا عملى انجام نمى‏دهد و امید و ترسى جز به خدا ندارد، و به هیچ کس جز خدا دل نمى‏بندد، این است ‏حقیقت توکل‏»! 1

در حدیث دیگرى مى‏خوانیم که از امام معصوم پرسیدند: توکل چیست؟ فرمود: «لاتخاف سواه; توکل این است که از غیر خدا نترسى‏». 2

توکل، بسیارى از صفات زشت و رذیله را مانند حرص، حسد، دنیاپرستى، بخل و تنگ‏نظرى را از انسان دور مى‏سازد، چرا که وقتى تکیه‏گاه انسان خداوند قادر على الاطلاق باشد جایى براى این اوصاف رذیله وجود ندارد

از این تعبیرات به خوبى استفاده مى‏شود که روح توکل انقطاع الى الله یعنى بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است، و آن کس که داراى این روحیه نباشد به حقیقت توکل نایل نشده است.

در عین حال در روایات اسلامى شدیدا این معنى نفى شده است که مفهوم توکل، ترک استفاده از اسباب و وسایل عادى باشد. در حدیث معروفى مى‏خوانیم: مرد عربى در حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله) شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت على الله!» پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اعقلها و توکل؛ شتر را پایبند بزن و توکل بر خدا کن‏»! (با توکل زانوى اشتر ببند). 3

بى اعتنایى به عالم اسباب نه تنها توکل نیست ‏بلکه به معنى بى اعتنایى به سنت‏هاى الهى است، و این با روح توکل سازگار نیست.
حضرت موسی

این سخن را با حدیثى مربوط به عصر حضرت موسى(علیه السلام) پایان مى‏دهیم، در حدیث آمده است که حضرت موسى(علیه السلام) بیمار شده بود، بنى اسرائیل به عیادت او رفتند و بیمارى او را تشخیص دادند، و به او گفتند اگر از فلان دارو استفاده کنى بهبودى خواهى یافت، موسى(علیه السلام) گفت: من از هیچ دارویى بهره نمى‏گیرم تا خداوند بدون دارو مرا شفا دهد! ولى بیماریش طولانى شد. باز به او گفتند: داروى این بیمارى، معروف و مجرب است و ما با آن مداوا مى‏کنیم و بهبودى مى‏یابیم، باز موسى(علیه السلام) گفت: من از دارو استفاده نمى‏کنم! ولى بیماریش ادامه یافت، سرانجام خداوند به او وحى فرستاد: «و عزتى و جلالى لاابراتک حتى تتداوى بما ذکروه لک; به عزت و جلالم سوگند که بهبودى به تو نمى‏دهم مگر اینکه از دارویى که به تو گفته‏اند استفاده کنى!» موسى(علیه السلام) دستور داد آن دارو را براى او بیاورند و از آن استفاده کرد و بهبودى یافت، در این هنگام در دل موسى(علیه السلام) وسوسه‏اى پیدا شد(شاید وسوسه‏اش این بود که چرا خداوند تنها با توکل مرا رهایى نبخشید) دراین هنگام خداوند به او وحى فرستاد: «اردت ان تبطل حکمتى بتوکلک على، فمن اودع العقاقیر منافع الاشیاء غیر ؛ تو مى‏خواهى با توکل خود حکمت و سنت مرا باطل کنى؟! مگر منافع داروها را کسى جز من در آنها قرار داده است‏»؟!4

توکل بر خداوند تو را امید بر دل مى‏پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا مى‏گردد، خستگى راه بر او چیره نمى‏شود، و در همه حال احساس آرامش مى‏کند، لذا امیرمۆمنان على(علیه السلام) در سخن کوتاه و پرمعنایى مى‏فرماید: «لیس لمتوکل عناء ؛ کسى که توکل بر خدا دارد رنج و خستگى ندارد»

آثار و پیامدهاى توکل

از آنجا که متوکلان کار خود را به خدا واگذار مى‏کنند، همان خداوندى که قادر بر همه چیز و آگاه از همه چیز است، خداوندى که همه مشکلات براى او سهل و آسان است، نخستین اثر مثبتى که در آنها به وجود مى‏آید مسأله اعتماد به نفس و ایستادگى و مقاومت در برابر مشکلات است.

اگر کسى خود را در میدانى در برابر دشمن تنها ببیند هر قدر نیرومند و قوى باشد به زودى روحیه خود و اعتماد به نفس را از دست مى‏دهد، ولى اگر احساس کند لشکر نیرومندى شت‏سر اوست احساس توانایى و قدرت مى‏کند، هر چند خودش ضعیف باشد.

در احادیث اسلامى نیز به این معنى اشاره شده است، در حدیث‏ حرز مانندى از امیرمۆمنان على(علیه السلام) مى‏خوانیم: «کیف اخاف و انت املى و کیف اضام و انت متکلى چگونه بترسم در حالى که تو امید منى، و چگونه مقهور شوم در حالى که تو تکیه‏گاه من مى‏باشى‏»! 5
توکل به خدا

در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «من توکل على الله لایغلب، و من اعتصم بالله لایهزم ؛ کسى که بر خدا توکل کند مغلوب نمى‏شود، و کسى که به دامن لطفش چنگ زند شکست نمى‏خورد»!6

آرى کسى که بر خدا توکل نماید احساس غنا و بى نیازى و عزت مى‏کند همان‏گونه که در احادیث گذشته از امام صادق(علیه السلام) خواندیم: «ان الغنى و العز یجولان فاذا ظفرا بموضع التوکل اوطنا؛ غنا و عزت پیوسته در حرکتند، هنگامى که به محل توکل برسند آنجا را وطن خویش قرار مى‏دهند»! 7

افزون بر اینها توکل، بسیارى از صفات زشت و رذیله را مانند حرص، حسد، دنیاپرستى، بخل و تنگ‏نظرى را از انسان دور مى‏سازد، چرا که وقتى تکیه‏گاه انسان خداوند قادر على الاطلاق باشد جایى براى این اوصاف رذیله وجود ندارد.

هنگامى که انسان آیه شریفه و من یتوکل على الله فهو حسبه 8 را زمزمه مى‏کند، خود را سرشار از موفقیت و بى نیازى و امکانات مى‏بیند، و همان گونه که در بعضى از ادعیه آمده است: «اللهم اغننى بالیقین و اکفنى بالتوکل علیک؛ خداوندا! مرا با یقین(به ذات پاکت) بى نیاز کن، و با توکل بر خودت همه چیز مرا کفایت فرما»! 9

بى اعتنایى به عالم اسباب نه تنها توکل نیست‏بلکه به معنى بى اعتنایى به سنت‏هاى الهى است، و این با روح توکل سازگار نیست

از سوى چهارم توکل بر خداوند تو را امید بر دل مى‏پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا مى‏گردد، خستگى راه بر او چیره نمى‏شود، و در همه حال احساس آرامش مى‏کند، لذا امیرمۆمنان على(علیه السلام) در سخن کوتاه و پرمعنایى مى‏فرماید: «لیس لمتوکل عناء ؛ کسى که توکل بر خدا دارد رنج و خستگى ندارد»! 10

از سوى پنجم توکل بر خدا، هوش و قدرت تفکر را مى‏افزاید و روشن‏بینى خاصى به انسان مى‏دهد، زیرا قطع نظر از برکات معنوى این فضیلت اخلاقى، توکل، سبب مى‏شود که انسان در برابر مشکلات دستپاچه و وحشت‏زده نشود و قدرت بر تصمیم‏گیرى را حفظ کند و نزدیک‏ترین راه درمان و حل مشکل را بیابد.

از این رو در حدیثى از امیرمۆمنان على(علیه السلام) مى‏خوانیم: «من توکل على الله اضائت له الشبهات و کفى المۆونات و امن التبعات؛ کسى که بر خدا توکل کند تاریکى شبهات براى او روشن مى‏شود، و اسباب پیروزى او فراهم مى‏گردد و از مشکلات رهایى مى‏یابد»!11


نتیجه گیری:

مستفاد از احادیث و تعاریفی که برای توکل ارائه شد این است که توکل یک صفت درونی و اعتقاد قلبی است و عمل نیز نباید ترک شود. و شخص متوکل و غیر متوکل از لحاظ عمل یکی هستند، الا اینکه شخص متوکل اعمال و کارها را با روحیه بالا و اعتماد به نفس بالایی انجام می دهد.



پی نوشت ها :

1- بحارالانوار، جلد 68، صفحه 138، حدیث‏23.

2- بحارالانوار، جلد 68، صفحه‏143، حدیث 42.

3- المحجة البیضاء، جلد7، صفحه‏426; کنزالعمال، حدیث‏5687 و5689.

4- اصول کافى، جلد 1، صفحه‏183، حدیث‏7.

5- المحجة البیضاء، جلد7، صفحه 432.

6- بحارالانوار، جلد 91، صفحه‏229.

7- میزان الحکمة، جلد 4، صفحه‏3659، حدیث‏22547.

8- بحارالانوار، جلد 68، صفحه‏126.

9- طلاق،3.

10- بحارالانوار، جلد87، صفحه 14.

11- شرح غررالحکم، جلد 5، صفحه 72، حدیث 7451.



نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام