«آخرالزمان» واژه ای است با سابقه طولانی که قدمت آن به روز ولادت پیامبر اکرم(ص) می رسد. ایشان در روایتی فرمودند:
من و رستاخیز مانند دو انگشت دست با یکدیگر مقارن هستیم.

به همین جهت است که از آن حضرت، به «پیامبر آخرالزمان» تعبیر می کنند.

آخرالزمان را می توان به سه مقطع زمانی تقسیم کرد:
۱. از روز تولد رسول اکرم(ص) تا ظهور حضرت بقیه الله(ع)؛
۲. از ظهور حضرت مهدی(ع) تا پایان حکومت حق آن بزرگوار
۳. از آغاز رجعت تا پایان دنیا.

موضوع بحث امروز ما مقطع اول است و به دو مقطع دیگر کاری نداریم.
هرچند درباره جزئیات آخرالزمان، آینده پژوهی، آینده نگری و آینده اندیشی در میان اندیشمندان جهان اختلافات فراوانی مشاهده می شود لیکن در حالت کلی همه ادیان و به ویژه دین مبین اسلام گفته شده که آینده ای روشن در انتظار ماست. البته پیش از آمدن این آینده روشن، مجموعه ای حوادث جانسوز و دردناک وجود خواهد داشت و آن قدر تاریکی ها گسترش می یابد که تمام تاریکی نمود پیدا کند. در این شرایط آقا بقیهالله(ع) به ناگاه ظهور می کنند و همه مشکلات را از بین می برند و تمام آن تاریکی ها را به نور مبدل می سازند.
کتاب ارزشمند نوائب الدهورفی علائم الظهور، تألیف مرحوم آیت الله میرجهانی که در زمان ما نوشته شده است متن پانصد و پنج حدیث کامل را در خود گنجانده است. و بالاخره در کتاب معجم الفتن و الملاحم آیت الله سید محمود دهسرخی ضمن چهار جلد، هزارو هشت سطر مدخل را آورده اند.
در میان این چند هزار نشانه ظهور، تنها پنج نشانه اند که حتمی هستند و قطعاً اتفاق خواهند افتاد و بقیه ممکن است اتفاق بیفتد و ممکن است اتفاق نیفتد. این پنج نشانه حتمی همگی در آستانه ظهور حضرت بقیهالله(ع) اتفاق می افتند و با وقوع هر کدام از آنها به طور طبیعی دل های بیشتری مجذوب و شیفته ایشان می شود.
نکته مهمی که لازم است در اینجا بیان کنم این مطلب است که بنابر اعتقاد قطعی و مسلم ما، احدی حق ندارد زمانی برای ظهور مشخص کند. ائمه هدی(ع) نه تنها خود هیچ زمانی را برای ظهور مشخص نکرده اند بلکه حتی به ما هم اجازه تحقیق و تفحص و صحبت از این موضوع را نداده اند.
بسیاری از بزرگان عقیده دارند، وقت ظهور تنها نزد خداوند مشخص است و چون در لوح محفوظ نیامده، فرشتگان و اولیای الهی نمی توانند از آن باخبر شوند؛ و لذا آنچه بعضی از افراد ادعا می کنند تنها ادعایی دروغین است و نه بیشتر. در اصول کافی احادیث فراوانی داریم که فرموده اند از تکذیب کسانی که برای ظهور زمان تعیین می کنند هرگز بیمناک نباشید!۱ به عبارت دیگر هر چقدر هم این آدم بزرگ باشد تفاوتی نمی کند.
اگر ادعا کنیم تا کنون بیش از نود درصد از نشانه های ظهور اتفاق افتاده اند ادعای گزافی نیست؛ با این حال ما فقط می توانیم بگوییم ظهور نزدیک شده است بی آنکه بتوانیم زمانی را برای آن مشخص کنیم. تصور کنید شخصی برای اولین بار در جاده ای در حال رانندگی است و می خواهد به مقصدی مشخص برسد. تابلوهای راهنمایی متعدد و متنوع در طول مسیر هر کدام بیانگر نزدیک شدن به تونل، پمپ بنزین و امثال آن هستند. و برخی از آنها دقیقاً فاصله ما را با آن مقصد و محل مشخص بیان می کنند. چند هزار نشانه ظهور هم اگر اتفاق بیفتند همانند آن تابلوهای راهنمایی عمل می کنند که نزدیک شدن به زمان ظهور را برای ما بیان می کنند. اولین تابلوی شمارش معکوس با خروج سفیانی نمایان می شود. با خروج او معلوم می شود که هشت ماه به آغاز ظهور باقی مانده است. در اینجا دیگر «کذب الوقاتون»۲ معنا ندارد.۳
نشانه حتمی دوم که مقارن و هم زمان با نشانه اول اتفاق می افتد خروج یمانی است. نشانه سوم در شب بیست و سوم ماه رمضان به شکل یک بانگ آسمانی شنیده می شود و پس از آن هم بعد از حدود یک ماه «خسف بیدا» واقع می شود [و ضمن آن سپاهیان سفیانی در سرزمین بیدا فرو می روند]. و حدود دو ماه بعد هم در بیست و پنجم ماه ذی الحجه نفس زکیه به شهادت می رسد که این دو مورد آخر را در واقع ما باید نشانه های قیام بدانیم نه نشانه های ظهور؛ چون ظهور ایشان بدون تردید در بیست و سوم ماه رمضان اتفاق می افتد و قیام جهانی حضرت هم در روز عاشورا یا دهم محرم الحرام خواهد بود. بین این دو، سه ماه و ده روز فاصله است. در این مدت همه با آقا آشنا می شوند و فرهنگ و سیره و منطق ایشان را می شنوند و سپس با بصیرت یا آن را قبول می کنند یا رد.
گفتیم که نشانه های غیر حتمی ممکن است اتفاق نیفتند مثلاً اینکه گفته شده دو سوم مردم زمین پیش از ظهور از بین می روند احتمال دارد به واسطه تضرع و زاری مردم رفع شود و همین طور طاعون فراگیر پیش از ظهور.۴ در احادیث، بسیاری از گناهان زمینه ساز مشکلات و حوادث بیان شده اند و در واقع هرچه بر سر ما می آید نتیجه اعمال خود ماست چه خوب باشد چه بد.
آینده را به چند شکل می توان پیشگویی کرد:
ـ بعضی سعی می کنند آن را با روش علمی پیشگویی کنند که این سبک کارایی چندانی ندارد و با وقوع یک حادثه به راحتی تمام معادلات آنها برهم می خورد؛
ـ بعضی دیگر هم می خواهند بر اساس روش کاهنانه آینده را پیش بینی کنند که در ضمن آن عده ای شیاد خود را [کاهن و منجم] جا کرده و بسیاری از حوادث دروغین را به خورد مخاطبان خود می دهند به نحوی که حتی اگر در لابه لای آنها حادثه قابل اعتمادی هم وجود داشته باشد دیگر شنونده به آن اعتنایی نمی کند؛
ـ برخی هم بر اساس فلسفه تاریخ می خواهند نسبت به انجام این موضوع اقدام کنند حتی براساس روش هگلی آن هم این روش پاسخگو نیست؛
و بالاخره باید اذعان کنیم به رغم تحریف هایی که در کتب ادیان پیش از اسلام رخ داده باز هم با این حال مطمئن ترین پیش بینی ها آنهایی است که براساس وحی انجام شده باشند. این روش هنوز هم کاربرد دارد؛ چون بسیاری از مطالب گفته شده بالاتر از فهم شنوندگان آن دوره بوده است؛ به عنوان مثال وقتی گفته اند هرات(۵) با مارهای بال دار نابود می شود تشبیه زیبایی است از موشک و آنها که مارها را از نزدیک دیده اند شباهت فرود آمدن موشک را بر زمین و پایین آمدن مار را به خوبی درک می کنند. یا اینکه گفته اند عراق را عرج اشغال می کند لازم است بدانیم این لفظ برای کافر معمولی به کار نمی رود و به سرکرده کفار اطلاق می شود.
وجود مقدس آقا رسول الله(ص) فرمودند:
باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا خداوند بدترین شما را بر شما مسلط خواهد کرد و نیکان شما هر چه دعا کنند دعایشان مستجاب نخواهد شد.
متأسفانه امروز به چشم خود می بینیم به هر کس تذکر می دهیم می گوید به من ربطی ندارد مشکل دیگری است.
هیچ قومی نیست که ربا در میان آنها شایع شود جز اینکه به حالت غفلت و بی خبری مبتلا شوند؛
و هیچ قومی نیست که رشوه در میان آنها رواج پیدا کند مگر اینکه به خوف و ترس و وحشت گرفتار آیند؛
وقتی فحشا در میان مردم ظاهر شود؛ رانش زمین به وجود می آید.
هنگامی که با اهل پیمان حیله شود، دشمن غلبه پیدا می کند.
وقتی گناه زنا در میان مردم فراوان شود مرگ ناگهانی زیاد می شود تا جایی که فرصت نخواهند داشت پاهای شخص را [پیش از مرگ] رو به قبله کنند و یا از او درباره حساب و کتاب و اموراتش بپرسند.
هر قوم و جامعه ای که از حد خود تجاوز کند و فساد را پیشه خود سازد حتماً با قهر طبیعت مواجه خواهد شد.
حوادثی نظیر سونامی ها و کاتریناها سرآغاز آن خشم است و تنها خداوند است که می داند سرانجام آن چه خواهد شد.
در آستانه ظهور، مرگ سرخ و سپید خواهد بود.
وقتی از معنای این دو تعبیر پرسیدند، فرمودند:
مرگ سفید طاعون است و مرگ سرخ جنگ و خون ریزی.
نخستین نشانه ها، صاعقه هایی است که فرو می ریزند.
حال یا منظور صاعقه های آسمانی است یا موشک هایی که بر سر مردم فرود می آیند: در روایت آمده است:
قیامت برپا نمی شود تا اینکه در بعضی از صحراهای حجاز آتش روان شود؛
هزار سال پیش کسی نمی توانست تصور کند روان شدن آتش یعنی چه؟ ولی امروز همه ما می دانیم که اگر یکی از چاه های نفت منفجر شود، نفت آن روی زمین جاری می شود و آتش جریان پیدا می کند. و در ادامه فرموده اند:
آب در نجف روان می شود.
که ظاهراً با توجه به اقداماتی که انجام داده اند به زودی در نجف که در بلندی قرار دارد آب جریان پیدا خواهد کرد.
ظهور هنگامی به وقوع می پیوندد که دو ثلث مردم از بین بروند. شخص هر صبح و شام آرزوی مرگ می کند تا شاید از بحران هایی که با آنها دست به گریبان است خلاصی یابد و از شر مردمان درنده خو رها شود.
امیرمؤمنان(ع) بیانی دارند که می فرمایند:
کجا می توانند فرار کنند هنگامی که سر کرده کفار بیاید؛ همان کسی که ترش روی و تندخوی است. جای خود را امن و مرزها را ناامن می کند.
حوادثی که امروز در عراق مشاهده می کنیم یکی از مظاهر و مصادیق این احادیث شریف است. باز آمده است:
قرآن ها را زیبا چاپ می کنند و مساجد را آراسته می سازند. مناره ها را بلند نموده و قرآن را با الحان می خوانند و دیگر [این تلاوت] خشیتی ندارد و بر دل ها اثر نمی کند. مساجد آنها از حیث بنا آباد است ولی از لحاظ معارفی که باید در میان آنها مشاهده شود، خرابند. با شبهه های دروغین حرام ها را حلال می کنند: اسم شراب را عوض کرده و آن را می نوشند؛ رشوه را به نام هدیه می گیرند؛ ربا را به عنوان تجارت و مضاربه می خورند... . دروغ همه جا را فرا می گیرد و راستی کم می شود. همه با زبان به هم اظهار دوستی و محبت می کنند ولی در دل هایشان به هم کینه می ورزند. گناه را برای هم حسب و نسب قرار می دهند. اسلام وارونه می شود همانند پوستینی که آن را وارونه بپوشند.
در کتاب مقدس از پترس رسول باب ۳ / بند ۱۳ـ۷ نقل شده که گفت:
آمدن آن روز خدا را انتظار بکشید. آن را بشتابانید.(۶) که در آن آسمان ها سوخته و از هم متفرق خواهد شد و عناصر از حرارت، از هم گداخته خواهد گردید. ولی به حسب وعده او منتظر آسمان ها و زمین هایی جدید هستیم که در آنها عدالت ساکن خواهد شد.
در برخی دیگر از روایات مربوط به آخرالزمان آمده است که:
روی پل بغداد هفتاد هزار نفر کشته می شوند. در بغداد، بصره و جاهای دیگر رانش ها و زلزله ها پدید می آید. خون ها ریخته می شود. خانه ها ویران می گردد و اهل آنها فانی و نابود می شوند. اهل عراق دچار ترسی می شوند که همه آنها را فرا می گیرد. رانشی در دمشق پیش می آید که صدهزار نفر در آن کشته می شوند. حوادث جانکاهی رخ می دهد که موها را سپید می کند. فلزهای سخت و سنگین حرکت داده می شود.(۷) به زودی خواهد آمد که در بغداد کافر سرکرده ای از بنی قنطوره احاطه پیدا می کند و با یک سلسله افراد که رحمت از دل آنها ربوده شده پسران را می کشند و زنان را حلال می شمرند، آتش آنها شام را نیز می سوزاند. وای بر اهل حلب از محاصره ای که خواهند شد. سپس وارد بعلبک می شوند و در همه جای لبنان حوادث حلول می کند.
بیشترین نشانه ها مربوط به بنی قنطوره است که مالک عراق می شوند و اطراف شام را در دست می گیرند و پس از آن بحث کشته شدن صدهزار نفر در نیم روزی در باب الفیل، مسجد اعظم کوفه، مسائل بصره وبعد آذربایجان شوروی که آنجا هم شعله ور می شود.
از ارمنستان «شروسی» خروج می کند و می خواهد ایران و عراق را از بین ببرد. بین او و «مروزی» حادثه ای سخت رخ می دهد و میلیون ها نفر در آن کشته می شوند. هر یک به شمشیری آراسته متمسک می شوند که بر فراز آنها پرچم های سیاه برافراشته است. و این همان جنگی است که مرگ سرخ و طاعون بزرگ در آن واقع می شود. از کوفه صدهزار نفر که مابین شرک و نفاق هستند خارج می شوند.(۸) بی آنکه هیچ مانع و رادعی پیش روی آنان باشد.
__________________________________________
۱. لاتخافن أن تکذبه.
۲. تعیین کنندگان وقت دروغ گفتند.
۳. [ با توجه به آن که بیان کننده این مطلب خود معصومین(ع) هستند دیگر تکذیب تعیین کنندگان وقت و زمان برای ظهوردر اینجا مصداق پیدا نمی کند و از آن قاعده کلی به طور طبیعی استثنا می شود.]
۴. برخی از اهل تحقیق معتقدند این آنفولانزای پرندگان نوعی طاعون است که از زنده کردن سلول های بعضی از افرادی که با طاعون از بین رفته اند آغاز شده و اگر خدای نکرده فراگیر شود بیش از صد و پنجاه میلیون نفر را به کام مرگ خواهد کشاند.
۵. منطقه ای در افغانستان.
۶. یعنی با خواستن و طلب کردن از خدا در پی شتاب بخشیدن به آن باشید.
۷. می گویند روزانه چند تن بمب بر سر مردم می ریزند. هزار سال پیش چنین تعبیری را پیش گویی کردن جز با منطق وحی امکان ندارد.
۸. روزی که حضرت امیر(ع) این مطالب را می فرمودند، صحبت هایشان حتی یک مصداق هم در کوفه نداشت؛ چون کوفه شهر جدیدالتأسیسی بود که اندکی قبل سلمان و حذیفه آن را در سال ۱۷ هجری ساخته بودند.

 


نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام