نظرات (0) کلیک ها: 2364

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 




1 ـ امام باقر(ع)، از جدّش، ازاميرالمؤمنين(ع) نقل كرده است كه پيامبر(ص) فرمود: پاره اى از پيكر من در خراسان دفن خواهد شد، هر گرفتارى كه او را زيارت كند، خدا ناراحتى او را برطرف سازد، و هر گنهكارى كه به زيارت او رود، خداوند گناه او را ببخشد. عيون اخبار الرضا(ع) 2:257؛ امالى صدوق:119

نظرات (0) کلیک ها: 1062

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 

دعبل خزائي شاعرمتعهدوآگاه وقتي قصيده شورانگيز خودرادرحضورحضرت امام رضاع خواندوسپس تقاضاي لباس ازآنحضرت براي تبرك نمودامام رضاع يكي ازلباسهاي خودرابه اوداد .
وقتي دعبل ازخراسان بوطن شوش برگشت كنيزي داشت كه بسياربه اوعلاقمندبودديدزخم جانكاهي در چشمهاي اوپديدآمده پزشكان آن زمان آمدندوپس ازمعاينه چنين نظردادنددر موردچشم راست اوماقادربه معالجه نيستيم وراهي براي بهبودآن نمي يابيم اما درموردچشم چپ اوبه درمان ومعالجه ميپردازيم واميدواريم كه سلامتي خودرا بازيابد .
دعبل ازاين پيش آمدسخت ناراحت شدبطوري كه بسيارگريه كردسپس به يادباقيمانده لباس حضرت رضاع افتادكه دردستش بودوقسمت ديگررامردم قم ازاوگرفته بودند .
آن لباس رابه چشم كنيزكشيدوچشم اوراباقسمتيازآن باقيمانده لباس دراول شب بست .
وقتي كه صبح شدودسمتمال رابازكردديد چشمش خوب شده بطوري كه به بركت حضرت رضاع بهترازقبل ازبيماري گشته بود
تعيين دستمزد
سليمان بن جعفرميگويدهمراه امام هشتم حضرت رضاع براي انجام كاري عبورميكرديم تااينكه من خواستم بخانه ام برگردم حضرت به من فرمودبامن بياو امشب درخانه ماباش .
دعوت حضرت راپذيرفتم وبخانه آنحضرت رفتم آنحضرت به غلامان خودنگاه كردوديدآنهامشغول آماده كردن گل وساختن ديواراصطبل هستند دراين ميان ديديك نفرغلام سياهي كه غريب بوددرآنجاكارميكندبه غلامان خود فرموداين غلام سياه دراينجاچه ميكند؟آنهاعرض كردنداورابعنوان كارگر اجيركرده ايم تاماراكمك كندوچيزي درمقابل كارش به اوبدهيم .
امام رضا (ع) فرمودقاطعتموه علي اجرته آيامزداورابااوقراردادوتعيين نموده ايد؟ غلامان عرض كردندنه بلكه اوآمده براي ماكاركندودربرابرآنچه ماراضي شديم مزدي به اوبدهيم .
امام ازاين شيوه ناراحت شدوبرآن غلامان غضب كردوحتي باتازيانه آنهارازدكه چرامزدكارگرراتعيين نكرده ايد .
سليمان بن جعفر ميگويدمن به امام هشتم ع عرض كردم چراشمااين گونه خشمگين شده ايد؟امام رضاع فرمودمن مكرراين غلامان راازتعيين نكردن مزدكارگرنهي كرده ام و سفارش اكيدنموده ام كه هركارگري راكه براي كارمياوريددرموردمزداوبااو قراردادكنيداي سليمان اين رابدانكه اگرمزدكارگري راتعيين نكني ودرآخر كارسه برابرمزدمعمول به اوبدهي بازگمان ميكندكه ازمزداوكم نموده اي و هنگامي كه مزداوراتعيين نمودي ودرآخركاراگرهمان مزدرابه اوبدهي ازتو تشكرميكند .
فان زدته حبه عرف ذلك لك وراي انك قدزدته واگربه اندازه يك حبه برمزدمقرراوبيفزائي ازتوقدرشناسي واعتقادمييابدكه برمزدش افزوده اي .
مزدكارگر
سليمان بن جعفر مي گويدهمراه امام هشتم حضرت رضاع براي انجام كاري عبورمي كرديم ،تااينكه من خواستم به خانه ام بازگردم ،حضرت به من فرمود:بامن بياوامشب درخانه ما باش .
دعوت حضرت راپذيرفتم وبه خانه آنحضرت رفتم ،آنحضرت به غلامان خود نگاه كردديدآنهامشغول آماده كردن گل وساختن ديواراصطبل هستند،دراين ميان ديدي يك نف رغلام سياهي كه غريب بوددرآنجاكارمي كند،به غلامان خودفرمود: اين غلام سياه دراينجاچه مي كند؟آنهاعرض كردند:اوبابه عنوان كارگراجير كرده ايم تاماراكمك كندوچيزي درمقابل كارش به اوبدهيم
امام رضاع فرمود:"فاطعتموه علي اجرته "آيامزداورابااوقراردادوتعيين نموده ايد؟غلامان عرض كردند:نه ،بلكه اوآمده براي ماكاركنددربرابرآنچه ماراضي شديم مزدي به اوبدهيم .
امام ازاين شيوه ناراحت شدوبرآن غلامان غضب كردوحتي باتازيانه آنهارازدكه چرامزدكارگرراتعيين نكرده اند!! سليمان بن جعفرمي گويد:من به امام هشتم ع عرض كردم :چراشمااين گونه خشمگين شده ايد؟امام رضاع فرمود:من مكرراين غلامان راازتعيين نكردن مزد كارگرنهي كرده آم ،وسفارش اكيدنموده ام كه هركارگري راكه براي كارمي آوريد، درموردمزداوبااوقراردادكنيد،اي سليمان !اين رابدان كه اگرمزدكارگري راتعيين نكني ودرآخركار،سه برابرمزدمعمول به اوبدهي بازگمان مي كندكه ازمزداوكم نموده اي ،وهنگامي كه مزداوراتعيين نمودي ودرآخركاراگر همان مزدراهم بدهي ازتوتشكرمي كند .
"فان زدته حبه عرف ذلك لك وراي انك قدزدته "واگربه اندازه يك حبه برمقرراوبيفزائي ،ازتوقدرشناسي مي كندواعتقادمي يابدكه توبرمزدش افزوده اي .
امام رضاودوستان
امام رضاع درخراسان بودودرظاهرولي عهد مامون به شمارمي آمد،معي ازشيعيان براي ديدارآن حضرت به خراسان آمده بودند، وازدربان اجازه ورودمي خواستند،دربان براي ان هاازآنحضرت اجازه مي طلبيد ولي آنحضرت اجازه نمي داد .
آن هادوماه پي درپي درهرروزدوباروجمعا60 باربه درخانه آنحضرت آمده واجازه ورودمي طلبيدندوبه دربان گفتندبه امام رضاع بگوماجمعي ازشيعيان شماهستيم ،وقتي دربان تقاضاوپيام آنهارابه امام عرض مي كرد،امام مي فرمود:من فعلااشتغال دارم به آنهااجازه ورودنده .
سرانجام آنهابه دربان گفتند:ازجانب مابه امام عرض كن ،ماازبلاددور آمده ايم ومكرراجازه خواسته ايم وجواب منفي داده ايددشمنان ما،ماراشماتت خواهندكرد،اگربدون ملاقات باشمابه وطن بازگرديم ،نزدمردم ،شرمنده و سرافكنده خواهيم شد ...
دربان ،پيام آنهارابه امام ابلاغكرد،امام فرمود: به آنهااجازه ورودبده .
دربان به آنهااجازه داد،آن هابه محضرآنحضرت رسيدندوپس ازاحوالپرسي ،عرض كردند:اي پسررسول خدا،چه شده كه مابه اين بي مهري جانكاه وخفت وخواري افتاده ايم وپس ازآنهمه بي اعتنائي وعدم اجازه شما،ديگربراي ماآبروئي نماند،علت چيست ؟امام رضاع فرمود:اين آيه 30 شوري رابخوانيد"ومااصابكم من مصيبه فبماكسبت ايدكم ويعفوعن كثير" هرمصيبتي كه به شمارسدبه خاطراعمالي است كه انجام داده ايدوبسياري رانيز عفومي كند .
من درموردشمابه پروردگاروبه رسول خداواميرمؤمنان وپدران پاكم پيروي كردم .
آنهاعرض كردند:چرانسبت به مابي اعتناهستيد؟امام رضاع فرمود:به خاطرآنكه شماادعامي كنيدازشيعيان اميرمؤمنان علي ع هستيد،واي برشماهماناشيعه علي ع ،افرادي مانندحسن وحسين ع وابوذروسلمان ومقدادو عمال ومحمدبن ابوبكربودند،كه هيچگونه مخالفت بااوامرآنحضرت نمي نمودند، وهيچگاه كاري كه موردنهي آنهابودانجام نمي دادندولي شماوقتي كه مي گوئيدما شيعه علي ع هستيم دربيشتراعمال ،بادستورات آن حضرت مخالفت مي نمائيدودر انجام فرائض كوتاهي مي نمائيد،ودررعايت حقوق برادران ،سستي مي كنيد،آنجا كه تقيه واجب است تقيه نمي كنيدوآنجاكه حرام است تقيه مي كنيد،اگرشمابه جاي شيعه بگوئيدماازدوستان اولياءخداودشمن دشمنان آنهاهستيم ،شمارادر اين قول ردنمي كنم ،ولي شماادعاي مقام ارجمندشيعه مي كنيداماادعاي شمابا اعمال شماسازگارنيست ،شماراه هلاكت رامي پيمائيدمگراينكه باتوبه وانابه ،ضايعات گذشته راجبران كنيد
آنهاگفتند:مااستغفاروتوبه مي كنيم ،واز اين پس خودرابه عنوان دوستان شما،ودشمن دشمنان شما،عنوان مي نمائيم نه شيعه شما .
امام رضافرمود:آفرين برشمابرادران ودوستان من ،آنگاه امام از آنهااحترام شايان كردوآنهارانزدخودنشانيدوسپس به دربان خودفرمود: چندبارازورودآنهاجلوگيري كردي ؟اوعرض كردشصت بار .
امام به اوفرمود: شصت بارنزدآنهابياوبه آن هاسلام كن وسلام مرابه آنهابرسان ،خداوندبخاطر استغفاروتوبه ،آنهاراآمرزيد،وآنهاوبستگان آنهارابه خاطردوستيشان با ما،مشمول كرامت ولطف خاص قرارداد،وبه آنهاازغذاهاواموال بطوروفور ،بهره مندسازوگرفتاري آنهارابرطرف نما .
رؤياي حقيقي
عصرامام هشتم حضرت رضاع بود،كارواني ازخراسان به سوي كرمان رهسپارگرديد،درمسيرراه درزدان سرگردنه هابه كاروان حمله كرده وكاروانيان راغارت كردند،ويكي ازافراد كاروان مثلابه نام عبدالله رادستگيرنمودندوبه اومي گفتند:تواموال بسيار داري ،بايداموال خودرادراختيارمابگذاري .
عبدالله هرچه التماس كرد، آنهااورارهانكردند،بلكه شب وروزاوراشكنجه مي دادندتااوثروت خودرا دراختياردزدان بگذارد،اورادرميان سرماي شديدبيابان پربرف نگه مي داشتند ودهانش راپرازبرف مي نمودند،به طوري كه دهان وزبانش آسيب سخت ديدآن گونه كه نمي توانست سخن بگويد .
سرانجام دل يكي اززنان دزدها،به حال عبدالله سوخت ،واسطه شدودزهااوراآزادنمودند،عبدالله ازدست دزدهاگريخت و بادهاني مجروح وزباني آسيب ديده وخودرابه خراسان رسانيد،درآن جاازمردم شنيدكه حضرت رضاع واردسرزمين خراسان شده واكنون درنيشابوراست عبدالله ازارادتمندان آل محمدع بود،باخودفكرمي كردكه ازناحيه آنهالطفي بشود .
درهمان ايام ،عبدالله درعالم خواب ديدكه شخصي به اوگفت :امام رضاع به نيشابورآمده ،نزداوبرووازاوبخواه كه بيماري دهان وزبانت رامعالجه كند ،عبدالله درعالم خواب به حضورحضرت رضاع رفت وجريان راگفت ،امام به اوفرمود:مقداري اويشان يكنوع سبزيجات رابازيره ونمك خوردومخلوطكن ،و سپس آن معجون رادوياسه باربردهانت بگذاركه دمان مي يابد .
عبدالله از خواب بيدارشد،امابه خواب خوداهميت ندادوباخودمي گفت :نمي توان به آن چه درخواب ديده اعتمادكرد،سرانجام تصميم گرفت به نيشابوربرودوباامام رضاع ملاقات نمايد،به سوي نيشابورمسافرت كردوجوياي حال امام شد،گفتند، آن حضرت به كاروانسراي سعدرفته اس ت ،عبدالله براي ديدارامام به آنجارفت وبه زيارت امام ،توفيق يافت وسپس جريان خودرابيان كرده وازآن بزرگوار خواست تادرمورددرمان دهان وزبانش چاره انديشي كند .
امام به اوفرمود: مگرمن درعالم خواب ،روش درمان بيماري دهان وزبانت رابه تونياموختم ؟ عبدالله گفت :اي امام بزرگوار،اگرلطف بفرمائي بارديگرآن روش درمان را به من بياموز .
امام فرمود:مقداري اويشان وزيره رابانمك ،خوردومخلوطكن وآن رادوياسه باربردهانت بگذاركه بزودي خوب مي شوي .
عبدالله مي گويد: همين روش درمان راانجام دادم ،وهمانگونه كه امام فرموده بود،خوب شدم و سلامتي دهان وزبانم رابازيافتم .
خلقت حضرت عيسي (ع)
ابن قره دانشمندمسيحي طبق نظرمسيحيان ميگفت مسيح ع پسرخدااست ،يااووروح القدس ومريم ،هرسه درهم آميختندوخداشدندو ...
اودرمجلسي كه حضرت رضاع درآن بودحضوريافت ،امام به اوفرمودشمادرباره حضرت مسيح ع چه اعتقادي داريد؟ اودرپاسخ گفت ياسيدي انه من الله اي آقاي من ،مسيح ازخدااست .
امام فرمودمنظورتوازكلمه من چيست ؟باتوجه به اينكه اين كلمه به معني چهاروجه آمده است ،كه پنجمي ندارد1اگرمنظورت ازكلمه من ،بعضي ازكل است ،نتيجه اين ميشودكه مسيح ع جزئي ازخدااست .
2واگرمنظورت اين است كه كالخل من الخمرمانندسركه است كه ازشراب بدست آمده ،وشراب ،استحاله ودگرگون يافته بنابراين ،خدادگرگون شده ومسيح شده است .
3يامانندپسر،نسبت به پدراست كالولدمن الوالدبنابراين ،براساس ازدواج خواهدشد .
4ويانسبت اين دومانندنسبت آفريگاروآفريده است كالصنعه من الصانع بنابراين براساس مخلوق نسبت به خالق است ،واگرغيرازاين چهاروجه ،درنظرتوهست ،بيان كنيددانشمندمسيحي ،ازجواب ،درمانده شدوسخن نگفت.
عبادت امام رضا(ع)
ازبعضي از روايات استفاده ميشودكه امام هشتم حضرت رضاع مدتي درشهرسرخس ،زنداني و تحت نظربوده است ازجمله اباصلت هروي ميگويددرسرخس به كنارخانه اي كه امام هشتم ع درآن زنداني بودرفتم ،اززندانبانهااجازه خواستم تاباامام ملاقات كنم .
آنهاگفتندنميتواني باامام ملاقات كني .
گفتم چرا؟گفتندامام رضاع نوعاشبانه روزمشغول نمازاست ودريك شبانه روزهزارركعت نماز ميخواند،فقطساعتي درآغازروز،وقبل ازظهر،وساعتي هنگام غروب ،نماز نميخواند،ولي دراين ساعات نيزدرمحل نمازخودبه مناجات ورازونيازبا خدا،اشتغال دارد ...

نظرات (0) کلیک ها: 1061

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال


درباره اصل و نسب و سجاياى اخلاقى حضرت رضا عليه‏ا لسلام و زندگى آن حضرت تا زمان شهادت، تاكنون كتابهاى زيادى نوشته شده است. اما درباره حوادثى كه براى بارگاه مقدس اين بزرگوار پيش آمده، مورخان تنها به صورت جسته گريخته مطالبى بيان كرده‏اند. بنابراين جا دارد بحثى مستقل در اين باره بشود.

نظرات (0) کلیک ها: 1102
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 

رايحه‌ي خوشبوي مريم
همچون نگيني زيبا، در ميان حلقه‌ي انگشتري دوستان و يارانش مي‌درخشيد. كار و كردار و گفتارش همه سنجيده و درست و آگاهاننده بود. كلامش به نسيمي مي‌مانست كه به آرامي بر سطح امواج درياها مي‌وزد و بوي ايمان و اميد و زندگي را در همه جا مي‌پراند!پيامبر خدا(ص) سخني بر زبان نمي‌آورد، مگر اينكه در آن حكمتي عظيم و معنايي ژرف نهفته بود. آن روز هم، نزد تني چند از ياران، غنچه‌ي لبانش چنين شكفته شد: ـ پدرم فداي پسر بهترين كنيزان باد! كنيزي از مردم نوبه ـ محلي در نزديكي مصر ـ كه از طايفه‌ي ماريه‌ي قبطيه و زني پاك سرشت [و نيكو سيرت] است. يكي از كساني كه در محضر آن عزيز بود، از دوست همراهش پرسيد: ـ يعني از طايفه‌ي همسر رسول خدا(س)؟ همراه مرد سرش را به علامت تصديق، پايين آورد و گفت: ـ آري برادر. مرد اول دوباره پرسيد: ـ حالا اين توصيف مربوط به چه كسي مي‌باشد؟ دوست وي پاسخ داد:

نظرات (0) کلیک ها: 765
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 

گلبوته‌ي معنا
آن روز، «هشام» در خانه تنها بود. با خودش گفت: «خوب است برخيزم و به زيارت مولايم امام كاظم(ع) بروم.» آن‌گاه بلند شد، لباسش را پوشيد و راهي خانه‌ي امام هفتم(ع) شد. ساعتي در حضور آن بزرگوار بود و همين كه خواست برود، امام(ع) به او فرمودند:

نظرات (0) کلیک ها: 667
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

قال الرضا علیه السلام:
کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی، بشرطها و شروطها و انا من شروطها
کلمه «لا اله الا الله» حصار محکم من است هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل شود، از عذاب من در امان است و امّا به شرطی و شروطی که من از شروطش هستم. فرمایش امام به این معنی است که توحید در صورتی مقبول درگاه خداوند است که همراه با پذیرش ولایت اهل بیت علیهم السلام باشد.
در سفر حضرت امام رضا علیه السلام به خراسان، مردم نیشابور مشتاق زیارت امام رضا علیه السلام بودند. از حضرت تقاضا کردند اندکى توقف فرماید تا چهره جذاب و متین آن یادگار رسول را ببینند. امام در حالى که لباس ساده اى بر تن داشتند، در برابر مردم قرار گرفت . مردم در دیدن آن حضرت بى تابانه فریاد شوق برداشتند. دو نفر از حافظان حدیث بنام ابوذرعه و محمّد بن اسلم مردم را به سکوت دعوت مى کردند و کلمات آن حضرت را براى مردم با صداى بلند بیان مى فرمودند.
مردم ساکت شدند و 24 هزار قلم و دوات آماده شد تا حدیث امام را بنویسند. این حدیث شریف بعدها به «حدیث سلسلة الذهب» (سلسله‌ی طلا) معروف شد؛ چون راویان آن حدیث همه از معصومین، رسول خدا و ائمه و جبرئیل علیهم السلام هستند. حضرت امام رضا علیه السلام حدیثى را که مربوط به «توحید و یگانگى ذات حق » است بدین سان بیان فرمودند:
« پدرم، موسی بن جعفر الکاظم(ع)، برای من روایت کرد از قول پدرش، جعفر بن محمد الصادق(ع)، از قول پدرش، محمد بن الباقر(ع)، از قول پدرش، علی بن الحسین زین العابدین(ع)، از قول پدرش، حسین بن علی(ع) که در سرزمین کربلا شهید شد، از قول پدرش، امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب(ع) که در کوفه شهید شد، از قول برادر و پسر عمویش، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، از قول جبرئیل، که خداوند فرمود:« کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی»
کلمه توحید «لا اله الا الله» دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است.
در این هنگام کجاوه امام به راه افتاد.(چه بسا مامورین مأمون، کجاوه را حرکت دادند.)
ولی امام اشاره کرد کجاوه را نگه دارند و ندا کرد:«بشرطها و شروطها و انا من شروطها»
 و امّا به شرطی و شروطی که من از شروطش هستم .
فرمایش امام به این معنی است که توحید در صورتی مقبول درگاه خداوند است که همراه با پذیرش ولایت اهل بیت علیهم السلام باشد.
منظور امام از بیان حدیث قدسى  چند نکته بود:
اول :
آنکه با نقل نام پدران و اجداد خود که هر کدام از دیگرى حدیث را روایت کرده اند تا به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم و اینکه آن حضرت از طریق جبرئیل امین از مقام ربوبى ، این حدیث را شنیده است پدران بزرگوار خود را که همه امامان شیعه و خلفاى واقعى حق اند به مردم باز گفت و آنها را به یاد مردم آورد.
دوم:
موضوع یگانه پرستى و خدا پرستى را که پایه همه اعتقادات است به یاد مردم آورد که گول طاغوتهاى زمان و زورمندان طاغوت صفت نخورند.
سوم:
یگانه پرستى واقعى و خالى از شرک و روى و ریا مستلزم و همراه (ولایت) اهل بیت علیهم السلام است و تا رهبرى عادلانه در جامعه مسلمانان برقرار نشود، بتها و بت نماها و طاغوتها نخواهند گذاشت توحید در مسیر درست قرار گیرد.
در تاریخ آمده است که هنگام نوشتن این حدیث مردم مشتاق آن چنان آمادگى داشتند که 24 هزار قلمدان در اختیار گرفته بودند، تا در نوشتن کلمات گهربار فرزند پیغمبر صلی الله علیه و اله وسلم بکار گیرند.
 
منابع:
 
بحارالانوار، ج 49، ص 126، ح 3. از کشف الغمه، ج 3، ص 144- 145.
بحارالانوار، ج 49، ص 123، ح 4. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 135.


 

 

نظرات (0) کلیک ها: 781
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 

http://karballa.ir/images/images/karballa2/13910706000016_photoa.jpg

شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که چرا به علی‌بن موسی الرضا(ع) که هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت است،‌ «قبله هفتم» می‌گویند؟

نقل از وبگاه بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع)، مدرس خاتون‌آبادی اصفهانی مؤلف کتاب «جنات الخلود» (تألیف شده در سال 1125 هجری) که از علمای برجسته عصر صفوی به شمار می‌رود، ‌در این باره می‌نویسد: حضرت علی‌بن موسی الرضا(ع) را بدین لحاظ قبله هفتم می‌گویند که مردم در روی زمین به هفت موضع توجه دارند یا هفت موضع از زمین، قبله‌گاه مسلمانان است: 1. مکه معظمه 2. مدینه منوره 3. نجف اشرف 4. کربلای معلی 5. مقابر قریش یعنی قبور کاظمین علیهما السلام 6. سامرا و 7. مشهدالرضا(ع). بدین جهت آن بزرگوار را قبله هفتم می‌نامند.

نظرات (0) کلیک ها: 952
ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 

بنا بر روایات شب ۲۵ ذی القعده ، شب مخصوص زیارتی امام رضا (ع) است. شب دحو الارض یعنی شبی که زمین آفریده شده و همچنین به روایتی شب شهادت امام رضا (ع) است / دحوالارض، روز میلاد حضرت ابراهیم، حضرت عیسی و روز قیام امام دوزادهم است / آیه ۳۰ سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.

نظرات (0) کلیک ها: 1080

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام