خادمه حرم بي‌بي رقيه مي‌گويد: ديدم يه زن مسيحي فرانسوي وارد شد تو حرم، ديدم دو تا قاليچه خيلي گرانبها آورده مي‌گه اينا تقديم بي‌بي رقيه. بهش گفتم: خانم! من شما را مي‌شناسم، شما همسايه حرمي اما مسيحي، دليل اهداي اين قاليچه‌ها چيه؟ من خادمم، دلم مي‌خواد بدونم کجا دارم خدمت مي‌کنم. گفت: به اقتضاي کار شوهرم از فرانسه اومديم دمشق، اومديم اين‌جا تو همسايگي بي‌بي يه خانه گرفتيم، شباي اولي که اومديم تو خونه مستقل ديديم صداي ناله مياد. به اين زني که مستخدم ما بود، گفتم: اين صداي ناله چيه؟ گفتن اينا دارن برا يه دختر سه ساله گريه مي‌کنن. گفتم کي از دنيا رفته؟ تازه از دنيا رفته؟ گفت بيش از هزار ساله اين دختر از دنيا رفته، اما اين شيعيان براش گريه ميکنن. گفتم: مي‌شه بگي اين دختر کيه؟ گفت: اين دختر يکي از اولاد پيغمبر آخر زمانه، باباش حسين پسر دختر پيامبر آخر زمانه. گفتم: چي شده اين دختر و اين‌جا آوردن؟ گفت: باباشو کربلا با لب تشنه کشتن، اين دختر و اسيري آوردن. يه شب اين دختر دلش تنگ بابا مي‌شه، به جاي اين‌که برن دلداريش بدن، يزيد امير وقت خليفه وقت گفت سر بريده را ببريد براش. سر بريده را که ميارن، اين دختر جون مي‌ده.


اين جريان را که برام تعريف مي‌کرد، مهر اين دختر تو دلم جا گرفت. گفتم عجب بي‌رحم بودن.
گفت: بعضي روزا که خسته مي‌شدم، مي‌رفتم مي‌ديدم مردم چطوري نذري مي‌دن مي‌رفتم نگاه به قبر اين دختر مي‌کردم، يه آهي براش مي‌کشيدم ومي‌گفتم عجب بي‌رحم بودن. اين ماجرا گذشت تا من باردار شدم. ديگه روزاي آخري بود که بايد بچه به دنيا ميومد. يه روز ديدم همسرم غمگينه، گفتم: چيه ناراحتي. گفت: دکتر گفته اگه اين بچه دنيا بياد، شايد مادرش زنده نمونه! گفت: ديدم شوهرم غمگينه منم غمگين شدم تا روزي که بايد مي‌رفتم بيمارستان. رفتم بيمارستان ديدم شوهرم گريه مي‌کنه اما آرام آرام. رو تخت بيمارستان گفتم: خدايا! من غريبم، اين‌جا نه خواهر کنارمه نه مادر، گريه‌ام گرفت. گفتم:‌اي رقيه! من مسيحي‌ام، تو مسلماني. تو دختر امامي، بابات پسر پيامبر آخر زمانه، يعني اگه يه مسيحي بهت رو بزنه، روشو نمي‌گيري؟ اينو گفتم، گريه‌ام گرفت. گفتم: غريبم، دارم از درد مي‌ميرم، کمکم کن. گريه‌ها جوري شد که از هوش رفتم و چيزي نفهميدم. يه مرتبه با صداي گريه‌هاي شوهرم بيدار شدم، صدا زد: ببين اين بچمونه، به سلامت به دنيا اومده، تو چه کار کردي؟ دکترا که گفتن اين بچه، مادرش مي‌ميره. گفتم: من به سه ساله حسين فاطمه پناه بردم.

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام