امام حسین، کربلا و عاشورا نقش ویژهای در زندگی دینی شیعیان ایفا میکند و سنتهای مهمی را در زندگی آنان وارد کرده است. در اینجا به برخی از این سنتها اشاره میکنیم.
۱- تربت سید الشهدا: از ابتدا تولد تا هنگام مرگ، تربت سیدالشهدا در کنار شیعیان است. پس از اذان و اقامه در گوش بچهها کام آنان را با تربت امام حسین برمیدارند. خوردن همه تربتها و حتی خوردن تربت دیگر معصومین حرام است ولی خوردن تربت امام حسین به نحو انحصاری مستحب شده است. این تربت برای شفای از بیماری و امان از ترس و ناامنی نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
تربت سید الشهدا مقدس است و تنها این تربت مقدس است. به طوریکه اگر در جای کثیف افتاده باشد خارج ساختن آن شرعاً واجب است.
در حال مرگ نیز به محتضر تربت میدهند و پس از مرگ نیز تربت سید الشهدا را بر هفت موضع سجده میگذارند. بر کفن با تربت حسین نامهای خدا را مینویسند. چوبهای تر نازکی در قبر مرده میگذارند و با تربت بر آن شهادتین و نام معصومین را حک میکنند. گویا میخواهند زگهواره تا گور راه حسین از یادها نرود.
۲- گریستن و عزاداری بر امام حسین خصوصاً در ایام محرم: گریستن و جزع کردن و بیتابی کردن در مرگ دیگران به شدت مکروه است و صبر و خوداری از گریستن مستحب است و توصیه میشود که به هنگام برخورد با مرگِ افراد، تنها به انا لله و انا الیه راجعون گفتن اکتفا شود ولی صدا را بلند نکنند. حتی پیامبر اکرم (ص) نیز مردم را از گریستن بر مرگ خود منع فرمود. امام صادق(ع) میفرمایند: گریه بر غیر از امام حسین (ع) ناپسند است. ان البکاء و الجزع مکروه للعبد فی کل ما جزع ما خلا البکاء و الجزع علی الحسین بن علی (ع) فانه فیه ماجور. (کامل الزیارات، ص۱۰۷) سرودن شعر برای گریه، گریه کردن و گریاندن، سببی برای غم و گریه (قتیل العبرات) از ارکان عزای حسینی است.
اما باید توجه داشت که گریه بر حسین، گریه غم و ماتم نیست گریه افتخار و شوق است. انسان هنگامی که بر حسین گریه میکند اصلاً احساس یک انسان مادر مرده یا پدر مرده را ندارد. گریه بر حسین گریه بر پستی انسان است که با انسان مافوق و با عظمتی چون او چنین دد منشانه رفتار می کند و نوعی ِابراز همدردی عاطفی با راه ابی عبدالله است.
حسین بن علی(ع) با شهادت خود قصد داشت تا روح اعتراض به ستم را جاودانه کند. این هدف باید از طریق اهل بیت تداوم مییافت. رویهی اهل بیت برای پایدار ساختن یاد کربلا یا می توانست از طریق جشن و سرور سالانه و یا از طریق اشک و عزا انجام گیرد. آنها سیاست جشن و سرور را پی نگرفتند بلکه شیوه آنان برای پایدار سازی یاد این حادثه، اشک و ماتم بود. چون در شرایطی که بنی امیه به مناسبت پیروزی خود و اعراب به مناسبت سال نو جشن میگرفتند، جشن اهل بیت نمیتوانست منعکس کننده اعتراض به سفاکی بنی امیه باشد چون یاد حسین به صورت جشن در جشن گم میشد و هماهنگی اقلیت با اکثریت نمیتوانست، اعتراض اقلیت تحت ستم را نشان دهد. جاودانهسازی خط مبارزه با ظلم و بیعدالتی و اعتراض به استبداد و کشتار بیرحمانه بنی امیه در کربلا با شادی هم تناسب نداشت بلکه با تحریک عواطف و احساسات بهتر امکانپذیر بود.
۳- زیارت امام حسین(ع): زیارت امام حسین افضل اعمال شیعیان است. زیارت در دهه عاشورا، روز عاشورا، اربعین، اول ماه رجب، نیمه ماه رجب، سوم شعبان، نیمه شعبان، اول ماه رمضان، نیمه ماه رمضان، شبهای قدر، عید فطر، عرفه، عید قربان، روز مباهله، شب جمعه، روز جمعه در روایات شیعه وارد شده است.
ترک زیارت را نقص ایمان و ثواب زیارت را معادل ثواب حج و ثواب عمره، ثواب حج و عمره با هم و گاه هزار حج و عمره و همچون جهاد و شهادت و آزاد کردن بنده در راه خدا دانستهاند. زیارت را باعث مغفرت، از بین رفتن گناه، آسانی حساب، تخفیف عذاب، طول عمر، صحت بدن، برآورده شدن حاجات و برطرف کننده غم معرفی شده است. ثواب هر قدم پیاده رفتن به زیارت یک حسنه و نابودی یک سیئه دانسته شده است. گفته شده است زائر امام حسین(ع) قبل از دیگران به بهشت میرود. توصیه شده که فقیر در سال یک بار و ثروتمند در سال دوبار به زیارت قبر ابی عبدالله (ع) برود. (کامل الزیارات، ص۱۴۸) تا سیاست بنی امیه و بنی العباس در محو یاد حسین در جهان اسلام را خنثی سازند.
آنچه در زیارت مهم است روح زیارت است که در واقع باید انتقال دهنده روحیه حسینی و عدم تحمل ظلم و تلاش در راه اصلاح جامعه اسلامی در فرد باشد. اگر چنین روحیهای در جان یک مسلمان ایجاد شد طبیعی است که ثواب و اثرش قابل توصیف نیست. روح این کالبد مهم است و بدون این روح، این جسم بیمعنا و کم اجر است. روح همه این اعمال زنده نگاه داشتن روحیه حسینی است. اینگونه توصیهها از جانب اهل بیت با این انگیزه انجام گرفته است که کربلا یک فرهنگ شود و خداجویی و خداگویی و خدا پویی حسینی فراموش نشود.
به نظر نگارنده تنها آنچه منبعث و برگرفته شده از دستورات اهل بیت است اصیل است و پشتوانه دینی دارد و آنچه پشتوانه قومی داشته و ناشی از سنتهای غلط رایج زمانه بوده است را نمیتوان بزرگ داشته راه سید الشهدا دانست مگر اینکه قابل تحویل به دستور العملهای دینی باشد و در همین راستا تنظیم شده باشد.
آنگونه که از روایات امام صادق (ع) در مورد امام حسین (ع) استفاده میشود که من زار الحسین عارفاً بحقه غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر؛ من اتی قبر الحسین (ع) تشوقاً الیه کتب الله من الامنین یوم القیامه؛ من زار قبر ابی عبدالله بشط الفراط کان کمن زار الله فوق عرشه؛ من زار قبر الحسین عارفا بحقه کان کمن زار الله فی عرشه؛ ان زائر الحسین بن علی(ع) زائر رسول الله (کامل الزیارات، ص۱۴۹-۱۶۲ ) نقش امام حسین (ع) در اندیشه شیعی نقشی محوری و منحصر به فرد است.
گویی یاد حسین، زیارت حسین و عزاداری برای امام حسین (ع) دروازهای است برای انسان شدن، مسلمان شدن، مومن شدن و بالاخره خدایی شدن. حسین در اندیشه شیعی نقشی دارد که خدا در اندیشه اسلامی. گویی حسین در بین شیعیان باید خدایی کند گویی او همان خلیفه خداست که خداوند قصد داشت در روی زمین خلق کند.
ارسال شده توسط کاربر: خانم برف چین
منبع" سایت محمد نصر اصفهانی
نظر خود را اضافه کنید.