ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

 

دين بايد ما را احيا كند يا ما دين را؟

بسم الله الرحمن الرحيم ²يا ايها الذين آمنواإستجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم غ(1)
موضوع سخن ” احياء فكر دينی ” است . ممكن است در ذهنها بيايد كه‏ اين معنی ندارد ، مگر ما وظيفه داريم و يا حق داريم كه بخواهيم دين را احياء كنيم ؟ ! كار به عكس است ، دين بايد ما را احياء كند ، ما نمی‏توانيم دين را احياء كنيم
بالاتر اينكه شايد بعضی اينجور اشكال بكنند كه اين عنوان با خود آيه‏ای‏ كه در عنوان مطلب خوانده شد تناقض دارد . آيه می‏فرمايد : ” « يا أيها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم »” . يعنی‏ دعوت خدا و پيغمبر را بپذيريد ، پيغمبری كه شما را دعوت می‏كند به چيزی‏ يعنی به دين ، كه آن دين شما را زنده می‏كند .

دين به شما زندگی می‏دهد . پس آن چيزی كه زندگی می‏دهد دين است و آن چيزی كه زندگی می‏پذيرد افراد بشرند كه ما هستيم . پس احياء فكر دينی يعنی چه ؟ اولا عرض می‏كنم‏ عنوان بحث ما ” احياء فكر دينی ” است نه ” احياء دين ” . فرض كنيد گفتيم : احياء دين . هيچ منافات نيست كه هم دين محيی و زنده كننده ما باشد و هم ما وظيفه داشته باشيم كه محيی و زنده كننده دين باشيم . اين به‏ اصطلاح دور نيست
تقوا برای‏ انسان مصونيت است ، تقوا به انسان صيانت می‏دهد ، صائن و حافظ انسان‏ است . در عين حال انسان موظف است كه صائن و حافظ تقوا باشد و اين دور نيست ، زيرا از دو جنبه است . ما بايد از يك نظر حافظ تقوا باشيم ، تقوا از نظر ديگر و جنبه ديگر حافظ ما است
در اينجا هم همينطور است : ما بايد محيی دين باشيم و دين هم محيی ما است ، يعنی ما بايد زنده نگه داريم مايه زندگی خودمان را ، مثل اينكه‏ آب در حيات جسمانی ما مايه زندگی است ، وسيله زندگی ما است ، ولی ما بايد همين آب را سالم و پاك و زنده و عاری از هر نوع عفونت و آلودگی‏ نگه داريم . ما نسبت به آب يك وظيفه داريم ، آب هم در طبع خودش‏ خاصيتی دارد كه خدای تبارك و تعالی برای او قرار داده است
به علاوه در تعبيرات خود دين هر دو تا آمده است . هم ذكر شده است كه‏ دين محيی شما است مثل همين آيه‏ای كه خواندم ، و هم دستورهائی رسيده است‏ تصريحا يا اشاره كه شما هم بايد محيی دين باشيد ، بايد دين را زنده نگه‏ داريد ، بايد اين وظيفه را برای هميشه به عهده داشته باشيد و متوجه باشيد كه بايد دين را زنده نگه داشت و نگذاشت كه دين بميرد
علی ( ع ) دوستان و رفقای خالص و مخلص خودش را در آن خطبه معروف كه‏ ظاهرا آخرين خطبه ايشان است ، با اين وصف ياد می‏كند كه آنها دين را زنده نگه می‏داشتند .

نوف بكالی ” گفت : علی ( ع ) روی سنگی كه آن‏ سنگ را ” جعده بن هبيره ” گذاشته بود ، رفت و ايستاد ” « و عليه‏ مدرعة من صوف » ” در حالی كه جامه پشمين به تنش بود ، حمايل شمشيرش‏ از ليف خرما بود ، كفشهايش هم همينطور . با همين حالت رفت روی آن‏ سنگ قرار گرفت و از آن به جای كرسی خطابه و منبر استفاده كرد ، آن‏ خطابه غراء عجيب كه اشكها را جاری كرد انشاء فرمود ، آخرش به ياد دوستان گذشته‏اش افتاد ، فرمود : ” « اين اخوانی الذين ركبوا الطريق ، و مضوا علی الحق ؟ » ” آن دوستان و راهروان طريق كجا رفتند ؟ آنها كه بر جاده حق قدم زدند و بر حق از دنيا رفتند . ” « اين عمار ؟ اين ابن‏ التيهان ؟ اين ذو الشهادتين ؟ » ” عمار ياسر كجا است ؟ ابوالهيثم بن‏ التيهان كجا است ؟ خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين كجا است ؟ بعد با يك‏ حالت تأثر و شايد گريه فرمود : ” « اوه علی اخوانی الذين قرؤوا القرآن‏ فاحكموه » ” حسرت بر آن دوستان ، بر آن برادرانم كه قرآن را به حق‏ تلاوت كردند و محكم كردند . ” « و تدبروا الفرض فاقاموه » ” فرائض‏ دين را درست فكر كردند ، دقت كردند به حقيقت آن رسيدند ، آنرا اقامه‏ كردند ” « احيوا السنة و اماتوا البدعة » ” ( 2) آنها كه سنت پيغمبر را زنده كردند و بدعت را می‏راندند .

علی ( ع ) ، عمار و ابن تيهان و ذوالشهادتين و امثال اينها را محيی‏ست‏ پيغمبر می‏خواند . سنت يعنی دين . دين ، قرآن و سنت است . اينها ماخذ دين هستند
در نهج‏البلاغه راجع به وجود مقدس حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه‏ تعبيراتی هست كه يك جمله‏اش كه الان يادم هست اينست : ” « و يحيی‏ ميت الكتاب و السنة » ” ( 3) زنده می‏كند قرآن و سنت مرده را . قرآنی‏ كه در ميان مردم می‏ميرد و سنتی كه می‏ميرد ، زنده می‏كند . اين ، تعبير علی‏ ( ع ) است نه تعبير من : او می‏آيد زنده می‏كند . وجود مقدس ثامن الائمه‏ به يكی از شيعيان می‏فرمايد : ” « احيوا امرنا » ” امر ولايت ما را زنده‏ كنيد . او عرض می‏كند : چگونه ما می‏توانيم احياء كنيم ؟ دستور می‏دهد كه‏ حقايق سخنان ما را ، محاسن كلام ما را ، سيرت ما را ، حقايق ما را برای‏ مردم بگوئيد و تشريح بكنيد . اين زنده كردن كار ما است
پس اين ، دور نيست . اشكال ندارد كه ما محيی دين باشيم و وظيفه داشته‏ باشيم محيی دين باشيم در عين اينكه دين مايه حيات ما است ، و بزرگترين‏ مايه حيات ما است . اين اولا
و ثانيا در عنوان اين سخنرانی نگفتيم احياء دين ، كه اگر هم گفته بوديم‏ همان‏طوری كه عرض كردم اشكال نداشت . ولی نه ، ما اين مقدار جسور نيستيم‏ ، گفتيم ” احياء فكر دينی ” يعنی زنده كردن طرز تفكر خود ما
دين زنده است و هرگز نمی‏ميرد ، يعنی آن حقيقت دين قابل مردن‏ نيست .

چيزی در اجتماع قابل مردن و يا منسوخ شدن است كه يك اصل بهتری‏ بيايد جای او را بگيرد . مثلا هيئت بطلميوس يك اصل علمی بود . مدتی در دنيا زنده بود ، بعد حقايق ديگری و اصول ديگری در هيئت و آسمان شناسی‏ پيدا شد ، هيئت بطلميوس را از بين برد . همچنين نظريه انباذقلس در طبايع اربع و عناصر اربع مرد
حقايق دين و اصول كلی كه دين ذكر كرده است هرگز مردنی نيست . آن چيزی‏ كه می‏گوئيم می‏ميرد – اگر در زبان خود دين وارد شده است كه قرآن يا سنت‏ می‏ميرد – معنايش اينست كه در ميان مردم می‏ميرد ، فكر مردم درباره دين‏ فكر مرده‏ای است . مقصود ما اين است ، و الا دين خودش در ذات خودش نه‏ می‏ميرد و نه مردنی است
اسلام يك حساب دارد و مسلمين حساب ديگری دارند . اسلام زنده است‏ ومسلمانان فعلی مرده . يكی از مسائلی كه امروز علمای اجتماع دنيا رويش‏ حساب می‏كنند ، زنده بودن اسلام است در عمل ، يعنی الان در تمام قاره‏های‏ دنيا : آسيا ، آفريقا ، آمريكا ، اروپا ، حتی استراليا ، اسلام در حال‏ پيشروی است . شايد اين مطلب را در بسياری از روزنامه‏ها كه اخيرا مقالاتی‏ را از خارج ترجمه می‏كنند خوانده باشيد . من تازگی خوانده‏ام ، نمی‏خواهم‏ اسم ببرم كه در كدام روزنامه و در كدام مجله بوده . اين مطلب مورد بحث است كه چطور اسلام در آمريكا خصوصا ميان طبقه‏ مستضعف يعنی همان طبقه‏ای كه اسلام در ميان نظائر آنها ظهور كرد خودبخود جلو می‏آيد ، نمی‏توانند جلويش را بگيرند ، در اروپا كم و بيش اطلاع داريد همينطور ، حتی در ميان طبقه دانشمندان و پرفسورها و دكترها در حال پيشروی است .

در قاره سياه يعنی آفريقا كه عجيب است ، مبلغين‏ مسيحی می‏آيند با بودجه هنگفت ، با تشكيلات ، با نقشه ، و موفقيت پيدا نمی‏كنند ، و اسلام خودبخود از فردی به فردی و از آن فرد به فرد ديگر و همينطور در حال سريان است ، در حال توسعه است
آنجا كه ما می‏گوئيم فكر دينی مرده است در كشورهائی است كه قرنها است‏ مسلمان هستند . در اين كشورها عواملی پيدا شده است كه اين فكر را در مغز آنها ميرانده است ، يعنی در يك حالت نيمه زنده و نيمه مرده‏ای درآورده‏ است از قبيل ملتهائی امثال ما . آنجا كه احتياج دارد روی عنوان ” احياء فكر دينی ” بحث بشود ، فكر بشود ، قاره سياه نيست : آنجا بايد گفت ” ايجاد فكر دينی ” . در اروپا نيست . آنجا هم همين طور . در شرق اقصی و ژاپن نيست . آنجا هم بايد رفت و از نو ايجاد كرد . اتفاقا در همه جا زمينه هست
آنها كه احتياج دارند به ” احياء فكر دينی ” ما هستيم . يعنی ما دين‏ داريم ، فكر دينی در ما هست ولی در يك حالت نيمه بيدار و نيمه خواب ، در يك حالت نيمه مرده و نيمه زنده ، در يك حالت بسيار بسيار خطرناك‏ . اين است كه بايد روی اين مطلب بحث كرد .

پی نوشت ها:

1 – سوره انفال ، آيه . 24

2-نهج‏البلاغه ، خطبه . 180

3-نهج‏البلاغه ، خطبه . 136

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

زیارت عاشورا

 پایگاه تخصصی امام حسین علیه السلام به طور اختصاصی به موضوعات مرتبط با امام سوم شیعیان، حضرت سید الشهدا علیه السلام می پردازد و معرفی جهانی آن حضرت و دفاع از مکتب ایشان را به عنوان هدف خود قرار داده است.

تماس با موسسه جهانی کربلا : 692979-91-021

شبکه های اجتماعی

 

 

Template Design:Dima Group

با عضویت در کانال تلگرام سایت جهانی کربلا از آخرین مطالب باخبر شوید .عضویت در کانال تلگرام